سفارش تبلیغ
صبا ویژن

‏دیروز توی پانل یه برگه زده بودن که: « اشخاص نامبرده سریعآ به دفتر بسیج مراجعه نمایند...» (یکی از اشخاص نامبرده اینجانب بودم!)
حالا ما در تفکر اینکه ما را با بسیج چه کار است؟...و یا دقیق تر آنکه بسیج را با ما چه کار است؟!!!..در ابتدای امر ذهنمان رفت به سمت نشریه ولی طی یک پرسش و پاسخ مطلع شدیم که نُچ ربطی به اون ماجرا ندارد!
بعد از ابتدای امر ، یاد مسابقه ای افتادم که واسه تولد امام رضا گذاشته بودن...« زیباترین SMS برای تبریک این روز »
حدود 1هفته قبل از تولد امام رضا ، این مسابقه رو اعلام کردن و منم از اونجایی که فکر می کردم دختر دایی جان معمولآ در این مناسبات یک مسیج قشنگ می فرسته ، شماره رو ذخیره کردم...و اتفاقآ همین طور هم شد و منم فرستادم براشون...
منم توی این فاصله خیلی سر به سرشون می ذاشتم که پس جایزه تون چی شد و همه‏ی کارای بسیج همین طوره و از این حرفا...(این مورد آخرُ خودشونم بهش معترف بودن )
خلاصه منم امروز (با توجه به همون سریعآَ ِ فوق الذکر ) رفتم ببینم جریان چیه...دیدیم که بسته ای خیلی محترمانه تقدیم شد!..و جایزه شامل یه عدد مقنعه + یک کتاب به نام "کوله پشتی زندگی" بود...کتاب قشنگیه و برداشتی است از هشتاد حدیث نبوی.مثلآ این یکیشه:
"انیس دلتنگی ها"
انیس دلتنگی شما کیست؟آرام کننده لحظه های دلواپسی شما نامش چیست؟
وقتی دلت تنگ می شود به کدام قبله رو می کنی؟و آرزوهای کوچک و بزرگت را با که در میان می گذاری؟
پیامبر فرمودند: «هر حاجتی دارید - حتی خواستن یک بند کفش - دست به سوی خدا دراز کنید زیرا تا او آن را آسان نگرداند، آسان برآورده نمی شود.»
در مجموع کتاب جالبیه...

...و اما چند پ.ن:
پ.ن 1: امروز کیف پولمو یادم رفته بود ببرم!حس می کردم اعتماد به نفس ندارم!!..دوستم می گفت 100 تومان بهت بدم اعتماد به نفست برگرده؟!

پ.ن 2: مامان خانم می گن « خدا هم عجب واسه تنبلا همه چیزُ جور کرده ها» (اشاره به ساعات تشکیل کلاسها در بعد از ظهر)..امروز همه ش 12:15 بیدار شدم (روم به دیوار..دور از جون..شما ندید بگیرین) ساعت 13 هم کلاس داشتم..اصلآ هم توی اتوبان با 140تا سرعت نرفتماااااااااااا

پ.ن 3: من نمی دونم جریان این سایت Tagged چیه!..یکی از آشناها منُ add کرده بود ، منم جو گیر شدم یه عده رو add کردم!...به غیر از 3-4 تاشون هم بقیه رو نمی دونم کی هستن اصلآ!...نتیجه اخلاقی اینکه من فقط محض سرگرمی عضو این سایت شدم!..نه می دونم چیه، نه می دونم چیه

پ.ن 4: والنتاین مبارک

پ.ن 5: یادتونه چند وفت پیش قرار بود با دانشگاه بریم کوه ،...ولی بعدش خیلی قشنگ نرفتیم ؟...حالا این هفته هم قرار شد بریم
پ.ن 6: من ، خودتون و کسی که عاشقانه دوستش دارید رو چه رنگی می بینید؟

سفید ، سیاه ، آبی ، صورتی ، قرمز ، سبز ، نارنجی ، ارغوانی ، قهوه ای ، خاکستری

پ.ن واسه این پ.ن ! : حتمآ جواب بدین به این سوال!...جالبه!...اگه به نظرتون الکی هم هست، یه کم به دو گوله‏ی مبارک فشار بیارین و رنگ این سه نفر رو توی ذهنتون مجسم کنید و خبرشو بهم بدین..منتظرمااااااااااااااا.ضمنآ خاطر نشان می شود (اووووووووه کی می ره این همه راهُ؟!) مخترع این سوال من نبودم، من فقط از یه جایی کش رفتم

پ.ن 7:  ...خوابم میاد!...شب بخیر.

تا بعد
لحظاتتون بهترین.


نوشته شده در پنج شنبه 86/11/25ساعت 2:34 صبح توسط زهره نظرات ( ) |


Design By : Pichak