سلام ..........

من بهارم . این پست به سفارش زهره نوشته شد ببخشید که مثل زهره نوشته نشد ......

امروز جمعه 18 اسفندماه 1391 ساعت 3 بعداز ظهر ...............

 

 

رَواقِ مَنظَرِ چَشمِ من، آشیانه‌ی توست کرم نما و فرود‌آ، که خانه، خانه‌ی توست
به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل لطیفه‌های عجب زیر دام و دانه‌ی توست
دلت به وصل گل، ای بلبل صبا، خوش باد که در چمن، همه گُلبانگ عاشقانه‌ی توست
علاج ضعف دل ما به لب حَوالت کن که این مُفرّح یاقوت در خزانه‌ی توست
به تن مُقصرم از دولتِ مُلازِمتت ولی خلاصه‌ی جان خاک آستانه‌ی توست
من آن نی‌ام که دهم نقد دل به هر شوخی درِ خزانه به مُهر تو و نشانه‌ی توست
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار که تُوسنی چو فَلَک، رام تازیانه توست
چه جای من؟ که بِلَغزَد سِپِهر شُعبده باز از این حِیَل که در اَنبانه‌ی بهانه‌ی توست
سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد

که شعر حافظ شیرین سخن ترانه‌ی توست


نوشته شده در جمعه 91/12/18ساعت 1:6 عصر توسط زهره نظرات ( ) |

[حق دارین شاکی باشین به خدا...  


نوشته شده در پنج شنبه 91/12/10ساعت 2:0 صبح توسط زهره نظرات ( ) |

چشات آرامشی داره که تو چشمای هیشکی نیست
میدونم که توی قلبت بجز من جای هیشکی نیست

چشات آرامشی داره که دورم میکنه از غم
یه احساسی بهم میگه دارم عاشق میشم کم کم

تو با چشمای آرومت بهم خوشبختی بخشیدی
خودت خوبی و خوبی رو داری یاد منم میدی

تو با لبخند شیرینت بهم عشقو نشون دادی
تورویای تو بودم که واسه من دست تکون دادیییییییی

از بس تو خوبی ، میخوام...
باشی تو کل  رویا هام
تا جون بگیرم... با تو باشی امید ... فردا هام

چشات آرامشی داره که پابند نگات میشم
ببین تو بازی چشمات دوباره کیش و مات میشم

بمون و زندگیمو با نگاهت آسمونی کن
بمون و عاشق من باش بمون و مهربونی کن

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

روی وبلاگ بشنوید...

فعلآ همین!
شاید بعدآ مفصل تر بیام...
شما ها دعا لطفآ!

خوشتون باشه
تا بعد

 


نوشته شده در جمعه 91/11/20ساعت 3:7 صبح توسط زهره نظرات ( ) |

هم در جهت عوض شدن جو و هم به مناسبت گذشت یک سال از عمل بینی جان!
فقط تا ساعت 12 شب :)

ساعت 11 امروز پذیرش داشتیم حدود ساعت 12 هم رفتم اتاق عمل...
نمیشه گفت یادش بخیر اما در مجموع تجربه ی خوبی بود و خداروشکر نتیجه هم راضی کننده بود...

سعی کردم عکسا حدودآ یک زاویه باشه
خیلی از بچه ها منو دیدن...

واسه اونایی که دفعه اولشون هست..لطفآ بگین چقدر شبیه به تصوراتتون بودم؟؟؟؟

محل شکستگی توی این عکس پیداست:

 

**** 

و این هم بعد از عمل!

 

 *****

دوستااااااااااااااااااااااااان
منتظر شنیدن نظراتتون هستممممممممممممم

فعلآ همین
خوشتون باشه
تا بعد

* بعد نوشت:
خببببببببببببببببب
اینم از این :)
مرسی از همه تون که لطف داشتین...
یه توضیحی که لازمه اینه که عکس قبل از عمل ، حدودآ 3 یا 4 سال پیش هست و یه روزی که دانشگاه بودیم، شاید اینکه جو عکس شاد تر هست بخاطر اون باشه...من بیشتر بخاطر مشخص بودن شکستگی اینو انتخاب کردم...
و عکس بعدش هم همین چندوقت پیش هست که حالت و مبنای عکس  "اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده است و اینا" هست... ( به شوخی البته)

خلاصه که ظاهر و باطن!

توتی جون تصوراتت چی بود که با خودم فرق داشت؟؟؟

 

 


نوشته شده در دوشنبه 91/11/16ساعت 3:9 صبح توسط زهره نظرات ( ) |

سلام...
خوبین؟

من هستم ... همین جاها فقط خسته م!
می دونم همه ش تقصیر خودمه .. اما هست دیگه! به من چه؟؟

قصد غرغر ندارم!
فقط اومدم واسه اعلام وجود...

می خواستم حالا که کم کم نزدیک یکسال از عمل بینی جان میگذره ، یه عکس آفتر/ بیفور (!!!) بذارم واسه اون دوستانی که خواسته بودن ...حتی عکسا هم انتخاب شد اما حسش پیدا نشد متآسفانه!!!
البته اگرم بذارم یه 24ساعت میذارم...

این از این...

و دیگه این که:
از همین جا تولد همه ی بهمن ماهی های عزیز رو تبریک میگم و براشون بهترین ها رو آرزو می کنم...
یاسی جان و همسرش ، مجید (تازه داماد) و همسرش ، زینت عزیز ، داداش کوچیکه و  مامان گلم :)

فعلآ همین
خوشتون باشه
تا بعد...

 

 

 


نوشته شده در شنبه 91/11/7ساعت 2:5 صبح توسط زهره نظرات ( ) |

<   <<   16   17   18   19   20   >>   >

Design By : Pichak