سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

توجه!                                                                                               توجه!          
این وبلاگ یهویی اینجوری شد!
یهویی هم درست میشه!
شکل ظاهریشو زیاد جدی نگیرین!
(البته شکل باطنیش رو هم نگرفتین ، نگرفتین!)

نظر بدین که رنگ زمینه چه رنگی باشه قشنگه...
اصلآ سفید باشه؟...یا رنگی؟

منتظر نظراتتون هستم!
زوووووووووووووووووووود باشین..کار دارم!

 

 

همه چیز اینجوری شروع شد:

سلام...
من زهره هستم...و پرسپولیسیم!

______________________________________________

 و به همین راحتی شدم یک وبلاگ نویس!
خیلی خوشحالم..خیلی خوشحالم که دیدن اولین وبلاگ (وبلاگ سعید) جرقه ساخت یک وبلاگ رو توی ذهن من به وجود آورد...اون موقع حتی نمی دونستم وبلاگ رو با کدوم «و» می نویسن؟!...اما نوشتم!...از همه جا...مدرسه،کلاس،خونه و...و آشنا شدم با دوستانی که به جرآت می تونم بگم از خیلی هایی که توی دنیای واقعی باهاشون طرف هستم برام با ارزش ترند...شاید محبت هایی که این دوستان در حق من کردند هیچ کس هیچ جای دیگه نکرده باشه...
خیلی قشنگه بودن با دوستانی که حالا هر کدوم مسیری رو رفتند...
سعید که تا جایی که از وحید (داداشش) خبر داشتم زن گرفته و رفته پی زندگیش...آرزوی خوشبختی دارم براش هرجا که هست...
حمید رضای راد عزیز..که خودش می دونه چقدر برام ارزش داره و تازه هم از سفر حج برگشته...ممونم ازش و همیشه آرزوی بهترینها رو براش دارم...........تقدیم به شما دوست عزیز:

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد

و حمید واسطه ای شد برای آشنایی من با صبای عزیز...صبا جون هم هر چند رفت ولی می دونم هر از چندگاهی میاد اینجا و میدونه که چقدر برام عزیزه...
...و به دنبالش دایی فسقلی که نمی دونم اگه بعد از کنکور اینقدر باهام حرف نزده بود..من الآن به کجا رسیده بودم...دایی هم همینجوری که قبلآ گفتم با زن دایی زدواج کرد و رفت!
پروانه جون (همون مادر خانمی خودمون)..که توی این مدت شاهد بزرگ شدن پریسا جون گلم بودم و شاهد شیرین زبونی هاش...برای خودش ،بابا رضا و پریسا جونی آرزوی سلامت و سعادت دارم...همیشه...
فیروزه خانم گل...که امیدوارم همراه عزیز مهربون همیشه شاد و سلامت باشه و عشقشون پایدار...
محمد علی عزیز..که یه مدت بود، بعد نبود و حالا یعنی هست...!...و این یادداشتت:

 سالگرد افتتاح بلاگ گل سرخ رو به زهره تبریک میگم و امیدوارم که در برنامه هاش موفق باشه و بلاگش پر بارتر وزیباتر از سال قبل بشه.

یکی از ماندگار ترین خاطرات وبلاگی رو برام رقم زد...امیدوارم همیشه همین طور پاش شکسته باشه!(نه ! یعنی منظورم اینه که همیشه همین قدر اکتیو باشه و همیشه سلامت)

عمو مجید گل خودمون!...به قول خودش  تعداد یادداشت هایی که تا الآن توی وبلاگش نوشته از مجموع یادداشت هایی که من تا الآن نوشتم بیشتره!...فقط من موندم چه طوری تا الآن گواهینامه شو نگرفته!..تازه مثل زن که نگرفته!...انشاالله مجید رو هم همین امسال شوهرش می دیم!

آقا روح الله عزیز از وبلاگ تا...................................شقایق!
گه خبر ها حاکی از آنست که به زودی شیرینیه عظیمی به ما خواهد داد!

آینه شکسته..آقا احسان خودمون که از پرسین بلاگ همراه بود تا الآن که میگه چیز قابل عرضی نداره!...بهرحال امیدوارم همیشه موفق باشه...

و بقیه...پویا (غولومی درسته!)...آقا جواد..مینا جون...ندا خانوم گل...سعید (که نمیدونم کوش یهو!)...نیلوفر عزیزم...و...........همه که شاید الآن توی ذهنم نیستن...

نمی دونم کیا رو از قلم انداختم ولی می دونم که همه شون از داشتن دوستی مثله من به خودشون می بالیدند...
فراز و نشیب های زیادی رو گذروندم و هیچ وقت روند خاصی نداشتم..گاهی اوقات هم خودسانسوری!

بهرحال خوشحالم از بودن باهاتون در این مدت و امیدوارم این همراهی ادامه داشته باشه و بازهم شاهد اتفاق های قشنگ در بین دوستان باشیم... 

...برای خودم هم اتفاقات تلخ و شیرین زیاد افتاد در این مدت...کنکور...فوت مادر بزرگم...قبول نشدن...قبول شدن...تولد مهدی (جفله خاله)...دوباره کنکور...اینبار 5تا قبولی...تولد مهدی (فسقلیه عمه) که در ادامه عکسشو خواهید دید...و الآن که فعلآ رسیدیم به مقطع دانشجوییت!!...خدا رو چه دیدین..شاید 4سال دیگه با جشن فارغ التحصیلی آپدیت کنم...

                                           گل سرخم...وبلاگ عزیزم تولد 4سالگیت مبارک...

                                                            

اینم مهدی فسقل عمه...الآن 8ماهه شه...تولد باباجونش هم هست که همین جا مبارک!

                      مهدی...

 خوب تا حالا می گفتم:
خوشتون باشه...

حالا می گم:

تا بعد...

لحظاتتون بهترین...

 

اما بی پ.ن که نمی شه!...ضمن تسلیت ایام شهادت حضرت فاطمه..دعوت می کنم آهنگ روی وبلاگو خیلی گوش بدین...!


نوشته شده در چهارشنبه 86/3/9ساعت 7:0 صبح توسط زهره نظرات ( ) |


Design By : Pichak