سفارش تبلیغ
صبا ویژن

و بازهم سلام...

داشتم با خودم فکر میکردم که همه دوستای وبلاگی دورهم توی تلگرامیم و هممون هم مینالیم که یاااااااااااااادش بخیر وبلاگمون...!

واقعا یادش بخیر اینجا و این

حال و هوا...

بعد گفتم خب دوباره خودم پیشقدم بشم برای زنده کردنه اینجا...
البته خاطر نشان میشوم در این لحظه که دارم اینجا نطق میکنم جوجه م به زور خوابیده و معلوم نیست دوباره کی از این فراغت ها پیدا کنم :(

وقتی اومدم و کامنت خاک انداز رو دیدم انگار در یک لحظه عینِ این 10-11 سال از جلوی چشمم رد شد...خیلی ذوق کردم..خیلی :)
ولی خاک انداز جان..اون آدرس اینستا که دادی پیدا نمیشه :(
من هستم با zohreh6646

اگه باز اومدی تو ادد کن...هر کدوم از دوستای قدیم هنوزم اینجا سر میزنن بیان و پیام بدن...

از پسرم بگم که امروز 9 ماهش تموم شد و عششششششششششششششششششقه عشق!
خیلی زود بزرگ شد.. تولدش هم همزمان شد با عید مبعث :) بقدری شیرین شده که روزی هزاربار میخوام قورتش بدم..البته اذیت ها و خستگی ها و همه اینها هم هست...

دیگه عرض شود که......

یادم رفته دیگه چیا می گفتیم!

کمی تا قسمتی حوصلم سررفته که خب بچه داری و هوای سرررررررد و خونه نشینی باعثش شده!

شاید تا فردا یه ذره از سرش خالی شه :دی

 

هم اکنون هم پسرگلم..آقا محمد..بیدار شد

من برم برسم بهش...

 

بااینکه پست قبل هم همینو گفتم ولی اینبار سعی میکنم زودتر بیام/

 

عجالتآ

خوشتون باشهههههههههههههههههههههههههههه

تا بعد

 


نوشته شده در شنبه 95/11/16ساعت 10:49 عصر توسط زهره نظرات ( ) |


Design By : Pichak