|
سلام ..........
من بهارم . این پست به سفارش زهره نوشته شد ببخشید که مثل زهره نوشته نشد ......
امروز جمعه 18 اسفندماه 1391 ساعت 3 بعداز ظهر ...............
رَواقِ مَنظَرِ چَشمِ من، آشیانهی توست | کرم نما و فرودآ، که خانه، خانهی توست |
به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل | لطیفههای عجب زیر دام و دانهی توست |
دلت به وصل گل، ای بلبل صبا، خوش باد | که در چمن، همه گُلبانگ عاشقانهی توست |
علاج ضعف دل ما به لب حَوالت کن | که این مُفرّح یاقوت در خزانهی توست |
به تن مُقصرم از دولتِ مُلازِمتت | ولی خلاصهی جان خاک آستانهی توست |
من آن نیام که دهم نقد دل به هر شوخی | درِ خزانه به مُهر تو و نشانهی توست |
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار | که تُوسنی چو فَلَک، رام تازیانه توست |
چه جای من؟ که بِلَغزَد سِپِهر شُعبده باز | از این حِیَل که در اَنبانهی بهانهی توست |
سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد |
که شعر حافظ شیرین سخن ترانهی توست |
نوشته شده در جمعه 91/12/18ساعت
1:6 عصر توسط زهره نظرات ( ) |
Design By : Pichak |