سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فکر کنم توی این وبلاگ اینقدری که راجع به بهاره و ماجراهای من و بهاره شنیدین ، راجع به کسی نشنیده باشین!
من با بهار دوستی ای رو تجربه کردم که تا الآن با هیچکدوم دیگه تجربه نکرده بودم... یه دوستی و رفاقت که همه چی داشت و هیچی کم نداشت...
 

من و بهار توی کلاس زبان با هم دوست شدیم و جالبیش اینجا بود که قبل از دوست شدنمون هم ، هیچ کدوم نظر مثبتی به هم نداشتیم (مگه نه بهار؟ پوزخند)
یادمه اون وقتی که قرار بود دوتا دوتا مکالمه داشته باشیم ، ما دوتا جفت شدیم و شروع ارتباط بیشترمون از همون جا بود...

من و بهار کاری نیست که نکرده باشیم و جایی نیست که نرفته باشیم...یعنی به معنای واقعی رفیق گرمابه و گلستان...
از کوه و خرید و گردش و پارک و  نمایشگاه بگیییییر تا روضه و مشهد و بازهم مشهد ......... تا زمانی که مجرد بود.
بعدش که شوهر کرد -دورغ چرا؟!- یه جورایی فکر میکردم دیگه از دستش دادم و دیگه ارتباطمون اونجور که بود ، نمیشه و ........ اما خداروشکر اینجوری نشد.
از اولش هم با مدیریت بهار و هم به خاطر اخلاق خیلی خوب و خونگرم بودن آقا بابک ، یه جورایی جمع دونفره ی ما سه نفره شد.

خیلی خوب بود روزهایی که من و بهار توی خیابون می چرخیدیم و دنبال خرید جهیزیه بودیم ، یا شبی که رفتیم دنبال لباس عروس ، یا اونوقتی که خونشون بودیم و وسایل رو می چیدیم...
بعدشم که گاه گاهی دسته جمعی میرفتیم بیرون و خوش میگذشت...
گذششششششت تا اومدن وانیا و سیسمونی چیدن و....حتی همین دیشب و هم وعده شدن واسه احیا...

خوبی دوستی ما اینه که چشم و هم چشمی توش نیست
خوبی دوستی ما اینه که هردومون واسه هم وقت می ذاریم
خوبی دوستی ما اینه که از هم دلخور نمیشیم و همه چی رو زود فراموش می کنیم...
همیشه برام بهترین سنگ صبور بوده و همیشه هر درددلی داشتم با اون بوده...
باهم رودر واسی و تعارف نداریم...
دیگه خوبی دوستی مون به چیاس بهار؟؟؟

همه این مقدمه چینی ها و فلش بک به گذشته بهانه ای بود که بگم امروز تولد بهاره س و از همین جا می خواستم بگم تولدت فرخنده باد رفیق! (خب احترام امروز سر جاش و شهادت حضرت علی...این تبریک ، یه تبریک تولدبه!)

از صمیم قلب آرزو میکنم که همیشه ی همیشه سلامت و موفق و شاد باشی در کنار همسرت و وانیای گللللللللل خودم...
و بازم آرزو می کنم که دوستیمون همینجور قشنگ بمونه و قشنگ تر هم بشه و خلاصه اینکه : خدا واسه هم نگهمون داره چشمک

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

*عکس نوشت:

عکس ساعت من رو که دیدین؟ اینم ساعت مهسا ... هردومون هردوشو خیلی دوست داشتیم ، حالا شما هم بگین کدومش قشنگ تره؟


بازهم در این ایام التماس دعا
تا بعد...

 

 

 


نوشته شده در جمعه 91/5/20ساعت 7:13 عصر توسط زهره نظرات ( ) |


Design By : Pichak