علیک سلام!!

همونطوری که می دونید و البته شایدم نمی دونید و یا شایدم یه عده بدونن و یه عده ندونن(چی شد؟!) امروز تولد یه دوست خوب و البته قدمیه...یکی از کسایی که از اوایل شروع وبلاگ نوسیم یعنی حدود 4سال پیش باهام همراه بوده... البته ایشون هر از چند گاهی یه دفعه دچار غیبت صغری میشه و ناپدید!!..وحتی گاهی اوقات این صغری تبدیل به کبری هم میشه!..مثل همین چند روز اخیر!

بهرحال...

به رسم دوستی و ادب تولد آقا حمید رو تبریک می گم بهش و امیدوارم همیشه سلامت باشه...

نمیدونم یادتونه یا نه؟!...پارسال قرار شد 120سال دیگه هم زنده باشم و باز بیام تولدشو تبریک بگم!..الآن یک سالش گذشت و 119سال دیگه مونده که باز امیدوارم با خوبی و خوشی طی بشه...

*-*-*-*-*-*

پ.ن نسبتآ مهم...فقط برای شما!!..:بابا عجب گیری دادینا...من دیگه معده ام مشکلی نداره...حالا درسته که گفتن:

دردم از یار است و درمان نیز هم...ولی...

چی بگم؟!...میدونم توضیحات کمه ولی امیدوارم کافی باشه...راستی بابت کیف ها هم ممنون...کیف دانشگاهم جور شد!

پ.ن یه ذره مهم:...کنسرت اخشابی تو کیش هم احتمالآ برگزار شد..ما که به هر زبونی به هرکی گفتیم مارو ببره نبرد...اما مهم نیست...اصلآ به من چه؟

پ.ن زیاد مهم نیست!:تیتراژ برنامه " الفبای مهربانی" هم با صدای Mr اخشابی بود...از شواهد موجود احتمالآ شعر مال آقای معلم بود!!

خوب دیگه...

همین

تا بعد

 


نوشته شده در سه شنبه 85/5/10ساعت 2:19 صبح توسط زهره نظرات ( ) |


Design By : Pichak