سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خیلی بـَـده که گاهی یه حرفایی باشه که نه بتونی به کسی بگی ، نه بتونی جایی بنویسی و نه حتی بتونی واسه خودت تکرارش کنی!!
هرچند شاید بتونی پیش خودت تکرار کنی ولی نتیجه ای نداشته باشه جز خورده شدنه تدریجی از درون...

باوجودیکه شوهر خوبی دارم ، که حتی شاید خیلی ها به نوعی حسرتش رو می خورن...
باوجود همسری که هیچی برام کم نمیذاره و به کوچکترین خواسته هام توجه داره...
اما یه حس بدی اذیتم می کنه...
خیلی هم اذیتم می کنه...
برخلاف همیشه که "نمی دونستم" ، این بار نمی گم نمی دونم مشکلم چیه! اتفاقآ خیلی خوب هم می دونم چیه...ولی متآسفانه این بار این "دونستن" کمکی که نمی کنه هیچ ، تحملش رو هم سخت تر می کنه...
حتی این بار خودم هم اعتراف می کنم که کمی هم ناشکری می کنم!!

یا چندوقته به شدت حساس شدم روی تصادف ها..مریضی ها و اتفاق های اینجوری...و همه ش دلم شور میرنه!

 


پ.ن : دیروز و امروز و فردا برای ثبت نام دانشجوهای جدیدالورود ، دانشگاه هستم...این ایام بد نیس...کلی آدم گیج و ویج میبینی!!!!!!!

 

فعلآ همین!
خوشتون باشه
تا بعد...

 


نوشته شده در سه شنبه 92/6/26ساعت 1:14 صبح توسط زهره نظرات ( ) |


Design By : Pichak