سفارش تبلیغ
صبا ویژن

می گما ! خیلی بده که من هنوز وبلاگم واسه سال نو به روز نشده؟..نه بابا چه اشکالی داره؟!...پس از همین جا و در همین لحظه تبریک می گم آغاز سال نو رو به همه...

عرض شود که ننوشتنم هزار و یک یا دو دلیل داشت...مثلآ یکیش اینکه حسش نبود!..یا یکی دیگه ش اینکه فرصتش نبود..یا نمی دونستم چی بنویسم ! (اینکه من توی نوشتن کم بیارم خیلی مهمه هاااااااا  !! )
شاید یکی دیگه از دلیل هاش هم مرور دوباره یادداشت " خونه تکونی خاطرات " به مناسبت عید پارسال بود.
هرچی می خوام خودمُ بزنم به اون راه نمیشه...بازم همون ترسی که گفتم میاد سراغم!
نمی دونی چقدر خوشحال شدم از اینکه سال جدیدم با تبریک تو شروع شد..اما کاش بعدش یاد ِ عید غدیر پارسال و سال قبلش نمی افتادم! (مجددآ بقیه شُ در ِ گوشی عرض می کنم..البته اصلشو که دیشب عرض کردم!)

...بگذریم!

از سال نو چه خبر؟
من اگه قرار باشه بگم ، باید از کلی قبلش بگم!
از شب جمعه که از هرچی اطرافم بود کلافه بودم!مثلآ قرار بود تخم مرغ ِ هفت سینُ درست کنم ولی یه کم اینور و اونورش کردم و پرتش کردم!! (چه خشن)

خلاصه جمعه که هنوز مشغول تکوندن خونه بودیم..پیش از ظهر سبزه ای که در نهایت الکیگی!! (مصدر جدید از الکی!) درست کرده بودم رو آوردم و مشغول چیدن سفره شدم...احتمالآ در ادامه عکسشو خواهید دید...

بعدشم خواهرم زنگید و خودشو دعوت کرد اینجا و قرار شد واسه نهار و تحویل سال تشریف بیارن !
اما چه بیمزه سال تحویل شدااااااااااااا از اون توپهایی که می گه "بوووووووووووووومب" بعدش می گه آغاز سال یکهزار و سیصد و اینا نذاشتن!...یه یا مقلب القلوب درست حسابی هم که نخوندن!

اینم هفت سین:

 

هفت سین من * نوروز88

اما خدائیش قشنگ شدا ..من معمولآ کارهای یهوییم خوب میشه!..اون گاو خوشگله هم که می بینین ندا جونم  دفعه پیش که دیدمش بهم دااااد..دلتون بسوووووووووووووزه

راستی امسالم طبق معمول رفتم سراغ حافظ اما نمی دونم چرا ...........خودتون ببینین:

چندان که گفتم غم با طبیبان
درمان نکردند مسکین غریبان

آن گل که هردم در دست بادی ست
گو شرم بادش از عندلیبان

ما دردِ پنهان با یار گفتیم
نتوان نهفتن درد از طبیبان

یارب امان ده تا باز بیند
جشم محبان روی حبیبان

دُرج محبت بر مـــُـــهر خود نیست
یارب مبادا کام رقیبان

ای منعم آخر بر خوان جودت
تا چند باشیم از بی نصیبان

حافظ نگشتی شیدای گیتی
گر می شنیدی پندِ ادیبان

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

انشاالله که خیره...
خوب...
اینم از این!

پ.ن1: با تمام وجود آرزو می کنم همه‏ی اتفاقای خوب سال جدید ، ختم به خیر بشه و  مثل پارسال کسی خرابش نکنه!

پ.ن2: 

 

 

می خواستم بهت بگم چقدر پریشونم

دیدم خود خواهیه ، دیدم نمی تونم

تحمل می کنم بی تو به هر سختی

به شرطی که بدونم شاد و خوشبختی

....

فعلآ همین!
خوشتون باشه..
تا بعد.


نوشته شده در یکشنبه 88/1/2ساعت 3:52 صبح توسط زهره نظرات ( ) |


Design By : Pichak