|
|
ساقی ای ساقی ، کن می باقی در جام ما
زهر غم را شهد کن به مشتاقی
در کام ما...
عیدتون مبارک...
نمی دونم چرا احساس شارژیت بهم دست داده...می شه گفت عیدی هایی که می خواستم رو گرفتم...آخه نیست خیلی قانع هستم!!
بنا به برخی دلائل نمی شه بگم عیدی ها چی بود ...اگه بگم باز برام حرف در میارن..یهو!
فعلآ خوش باشید
تا بعد
ببینیم چی میشه!
...برای یادداشت قبلی که هنوز صاحب عزا تشریف نیاوردن!...هرچند رو حساب اون تولد که تازه حمید خان اومدن ایشون هنوز دیر نکردن...
حمید آقا ما هم به یادت هستیم و برای سلامتیت دعا می کنیم.
*************************
تنها چیزی که می تونم از گذشت این چند روز بگم واژه زیبای "خواب" هستش...آی حال میده خودتو بزنی به کوچه علی چپ و شب تا صبح و صبح تا شب بخوابی!!!
پی نوریم پیش آفتابی که تکراری شده
خوابیم اما خواب ما کابوس بیداری شده...
البته برای من اینجوری نیستا...از من بیشتر به دلایل نا مشخص تنبلی می باشد!
*******************
خوب به من چه؟!
امروز هم یعنی همون 23مرداد تولد آقای احسان آینه..نه!...احسان شکسته؟!...نهههههههه....احسان از آینه شکسته است...
آقا تولدتون مبارک و از صمیم قلب آرزو می کنم هرچه زودتر یه مدل چسب پبدا بشه که این آینه تون رو بچسبونه!
یه وقت هم فکر نکنی که شیرینی ناپلئونی یادم می ره هاااااا
....اینقدر میگم تا مجبور شی یه جعبه بخری و ازش عکس بندازی و عکسشو بذاری تو وبلاگت...!!
********************
پ.ن:امروز فرم انتخاب رشته رو تحویل میدم...نمی دونم چی میشه ولی شاید برسه به غیرانتفاعی ها...
یه پ.ن دیگه:جغله هم دوماهه شد...چندتا عکس قشنگ داشت که وقت نشد بریزم تو کامپوتر...امروز همچین ازم غریبی کرد که نگو...خاله ندیده!!
بازم پ.ن:وبلاگم بیمزه شده؟!...خوب مشکل خودتونه به من چه!
الآن سراج داشت اینو می خوند گفتم شماها هم فیض ببرین...
شب که سوز نهان شعله ریزد به جان
این منو این شور شیدایی
دیده دریای غم سینه صحرای غم
کو دگر تاب شکیبایی؟!
قرار جان از که جویم؟!
غم دل را با که گویم؟!
با که گویم؟!
به من چه ها!؟!؟
سراج می خوند!...راست میگم!
خوش باشید...
تا بعد
میلاد فرخنده حضرت علی بر شما
و روز پدر بر پدرامون مبارک...
یا علی ذاتت ثبوت
قل هوالله احد
نام تو نقش نگین فر
الله صمد
لم یلد
از مادر گیتی
و لم یولد
چو تـــــــو
لم یکن بعد از نبی
مثلا لهو کفوآ احد...
علیک سلام!!
همونطوری که می دونید و البته شایدم نمی دونید و یا شایدم یه عده بدونن و یه عده ندونن(چی شد؟!
) امروز تولد یه دوست خوب و البته قدمیه...یکی از کسایی که از اوایل شروع وبلاگ نوسیم یعنی حدود 4سال پیش باهام همراه بوده... البته ایشون هر از چند گاهی یه دفعه دچار غیبت صغری میشه و ناپدید!!..وحتی گاهی اوقات این صغری تبدیل به کبری هم میشه!..مثل همین چند روز اخیر!
بهرحال...
به رسم دوستی و ادب تولد آقا حمید رو تبریک می گم بهش و امیدوارم همیشه سلامت باشه...
نمیدونم یادتونه یا نه؟!...پارسال قرار شد 120سال دیگه هم زنده باشم و باز بیام تولدشو تبریک بگم!..الآن یک سالش گذشت و 119سال دیگه مونده که باز امیدوارم با خوبی و خوشی طی بشه...
*-*-*-*-*-*
پ.ن نسبتآ مهم...فقط برای شما!!..:بابا عجب گیری دادینا...من دیگه معده ام مشکلی نداره
...حالا درسته که گفتن:
دردم از یار است و درمان نیز هم...ولی...
چی بگم؟!...میدونم توضیحات کمه ولی امیدوارم کافی باشه...راستی بابت کیف ها هم ممنون...کیف دانشگاهم جور شد!
پ.ن یه ذره مهم:...کنسرت اخشابی تو کیش هم احتمالآ برگزار شد..ما که به هر زبونی به هرکی گفتیم مارو ببره نبرد...اما مهم نیست...اصلآ به من چه؟
پ.ن زیاد مهم نیست!:تیتراژ برنامه " الفبای مهربانی" هم با صدای Mr اخشابی بود...از شواهد موجود احتمالآ شعر مال آقای معلم بود!!
خوب دیگه...
همین
تا بعد
| Design By : Pichak |
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ... کار ما شاید اینست که در افسون گل سرخ شناور باشیم... ********************************* وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ بِأَبصارِهِم لمّا سَمِعُوا الذِّکرَ و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَلَمین -
