• وبلاگ : گل سرخ
  • يادداشت : قشنگه؟!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام به زهره عزيز

    بابا مواظب باش خدايي نكرده چشم نخوري با اون اعتماد بفست

    به مامانت بگو دو سه تا تخم مرغ روي سرت بشكنه يكي كمه

    من سه چهار روزه حوصله توي اينترنت اومدنو نداشتم آخه راستشو بخواي يكي از بچه هاي بلاگفا يه حرفها يي زده بود در مورد من بلكل از بلاگفا نااميد شده بودم نميخواستم ديگه اصلا بيام ولي نشستم فكر كردم چرا من خودمو كنار بكشم واسه يه آدم بي فرهنگ.اينجوري بود كه اومدم ميخوام جريانشو آپ كنم .هر وقت نوشتم خبرت ميكنم.

    از اينكه خبرم كردي خيلي ممنونم

    راستي اينم بگم كه خيلي عالي نوشتي آفرين

    اينم جايزت

    موفق وشاد و همچنين دعا ميكنم روز بروز اعتماد بنفست بره بالا اينقدر كه سرت گيچ بخوره

    باي باااااااااااااي.

    سلام زهره
    خوبي؟

    ببخشيد كه با كمي خيلي زياد تاخير تولد وبلاگت رو تبريك ميگم. البته باهات موافقم كه زياد هم دير نشده !!

    وبلاگت خيلي خوشگل و جينگيل شده. مثل ماله من!!

    + مجيد شر 

    سلام زهره

    بابا اعتماد به نفس.

    من هر وقت دير مي رسيدم به كلاس اصلا داخل نمي رفتم. آخرش كه شلوغ پلوغ مي شد مي رفتم داخل مي گفتم استاد اسم ما را تيك بزنيد. من ديگه خداي اعتماد به نفسم:دي

    سينوزيتم مشكلي نداشت. اصلا من سينوزيت نداشتم. حساسيت بود. عمل ديگه لازم نيست:دي

    حالا از تو فكر دربيا و يك كم عمل كن.

    سلام

    چطوري؟

    بابا اعتماد به نفس! بابا گل سر سبد!

    استاد بيچاره از دست شماها چي ميکشه

    قالبت هم قشنگ شده ، بنر جالبي درست کردي...

    شاد باشي

    فعلا

    سلام

    متاسفانه با عرض معذرت بايد بگم كه خيلي سرعت وبلاگتون افتضاحه مخصوصا زماني كه مي خواهم كامنت بذارم و ديگه بدتر مي شه بهت پيشنهاد مي كنم كه تغيير وبلاگ بدي و به سمت بلاگفا بيايين البته فقط يه پيشنهاده

    من از همون روز كه براي روز تولدم كامنت گذاشتي حدود 10 بار اومدم اما دريغ از اينكه بتونم يه كامنت بذارم يه بار هفته ي پيش اومدم كامنت را هم ارسال كردم اما سرور داد اميدوارم اين بار به خوبي و خوشي بفرسته نفرسته كپي مي كنم كه بفرسته نفرستاد هم ديگه من رفتم ديگه پشت سرم را هم نگاه نمي كنم

    در مورد اين پست بگم كه اعتماد به نفس خيلي لازمه براي همه ي ما انسانها

    تو هم شانس اوردي ( با چشمك )

    با شكلك هات مشكل دارم

    ببخشيد خيلي در مورد وبلاگت حرف در اوردم

    فعلا ( به اميد اينكه بفرسته )

    پاسخ

    بابا احسان چه دل پري داشتي تو!..............چقدر خدا رحم کرده که اين بار فرستاده شده...............اما من بلاگفا رو دوست ندارم..قرار باشه جايي برم مي رم پرشين بلاگ....بهرحال بابت استقامتت ممنون!

    سلام نازنين

    طعم گس ِ نااميدي ، طعم تلخ خودکشي و طعم شيرينه ...

    فکر مي کني شيريني ِ اين قصه کجاست؟!

    اگه دوست داشتي بدوني با چشم هاي مهربونت کافيه " صداي فاصله ها " رو رصد کني.

    کهکشاني از نور تقديم قدمهايت.

    سلام!

    چه جالب! منم آخرين جلسه کلاسم همينطور شدم. البته کلاس من رياضي نبود چون عمرا خودمو به خاطرش ضايع مي کردم. تنظيم خانواده بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    داستانش مفصله و يه جورايي هم سانسور داره برا همين بي خيالش ميشم! اما اينو بگم كه من فكر ميكردم نيم ساعت دير رسيدم بعد متوجه شدم 1 ساعت دير رسيدم و نيم ساعت ديگه از كلاس مونده!