سلام زهره جون..
به يادت بودم در شبهاي قدر..طاعاتت قبول..
انشالله که سال بعد بري سرخونه وزندگيت..اينجارو که خوندي بياي بگي آخي من سال قبل خونه خودمون بودم..يعني چي که نميخاي بري؟؟واااااااااا..
الان اينقدر گرفتاري ومشغله هست چند روز پيش به يکي ازدوستام اس دادم 3 روز بعد جواب داده ميگه ببخش خيلي سرم شلوغ بود.. بهش ميگم اينقدر که 1 دقيقه اسو نتونستي جواب بدي..خيلي تعجب کردم..البته وقتي خوب نگاه ميکنم ميبينم دروغم نميگه.. الان سراغ هم رفتن و به يادهم بودنها..خيلي سخت و کم شده..
منم پارسال نوشته بودم يه چندتاش شده.. يکي سرکار رفتن..که يک ماهه جور شده..حالا ارشد هم شرکت کردم خدا کنه قبول شم..ومريضيم هم که خب خداروشکر خيلي نسبت به سال هاي قبل بهترم..ولي خب چندتاي ديگه برآورده نشدن..شايد مصلحت نبوده شايد سالهاي ديگه برآورده ميشن..
به اميد برآورده شدن تمام خواسته وارزوهاي دوستان..