ســــــــــــــلام عزيزم خوبي خسته نباشينه جان نم يعني فحشم ندادي؟خودتي ها وليخداييش البته راضي نبودم اذيت بشي ..
ميبيني چقــــــــــدررررر تنبلي؟خب بجنب اپ کن ديگه!دهه
مرسي از لطفت چشمات نازن
برا اتو منم مردد بودم چون زياد کار اتو پرس رو قبول ندارم روش نميشه خيلي تسلط داشت ولي خب معمولي رو من تفال ميخواستم که ديگه گفت گير نمياداون ظرف زيتونم رو عکسش بودالبته خب ميشه به عنوان ديگه مثلا حتي برا شکلات هم استفاده کرد منم زيتون دوست ندارم برداشتم گفتم شايد به درد چيز ديگه اي بخوره!اره الان از اين کارا تو بازار زياده،ولي مال من تکه!نه يعني با بقيه يه تفاوتايي داشت بارزترينشم اين بود که جاي پاتختي که همه سرويس خوابا دارن اين ايينه کمد رو داشتيعني الان تفاوت رو داشتي؟بعد يه دليل عمده انتخابم اين بود که زير تخت فضاي خالي نبود پر بود از کشو که خب برا جا دادن لباس و وسيله خيلي خوبه در مورد چرخ خياطي هيچي نميگمچون دقيقا اندازه تو ازش سررشته دارم!قيمتا به شدت بالا بود منم که هر رو از بر تشخيص نميدادم گفتم بابا کاراييش برام مهم نيست شونصد نوع دوخت داشته باشه فقط برا رو جهاز ميخوام اينو پيشنهاد داد که بالاي نيم ميليون تومن برام اب خورد
برا سرويس قاشق هم نه،يعني هر مدلش دو رنگ داره يکي که طلايي هم داره يکي کلا استيله برا من کلا استيله و طلايي نداره ديگه همينا منتظر پستتم
اي بابا....
انشالله هرچه زودتر بتوني بنويسي..
راستي ممنون از کامنتت..
گفتم اول وقت بيام نوشت هاي مرزدارتو بخونم انرژي بگيرم اون وقت تو حس نداشتي و ...................
خب باشه هر وقت حست برگشت!
اي بابا من چه بي حواس شدم.يادمه عکس قبل و بعد از عمل بيني تو ديده بودم.خيلي هم ناجور نبودا.........
آره بالاخره شد!حالا چرا با من دعوا کردي هرچي فرياد دااري بايد سر بلاگفا بزني!والا به خدا!
ولي اينقدر بينش فاصله افتاده که يادم رفته کار خودت بود؟
خب منظور منم همون عرض کار بودواژه اش به ذهنم نرسيد
بيا آدرس بذار ديگه دهه
ســــــــلام عزيزم خوبي خوش ميگذره؟
يعني الان دلم ميخواد بزنمت!يعني چي خب حسم رفت!!ميدوني چند روزه منتظر نوشتنت هستم؟حالا اومدي ميگي پريد!
اما در مورد کامنت نميدونم والا گويا برا همه اين مشکل هست ياسي هم اينو گفته بود مريمم خيلي اذيت شده بود نميدونم بلاگفا دقيقا داره چيکار ميکنه!ولي ظاهرا داره کامنتاي ما رو ميخوره!!
خب منم ميخواستم اپ کنم عکس بذارم ديگه حسش پريده!
سلام زهره جان
چطوري؟
خوب خدا رو شکر سرگرمي اين روزا اونم تو دانشگاه که پر از خاطرات دوران دانشجوييه
زهره تو که با اين کارمنداي دانشگاتون همکاري مي کني خو بهشون بگو نمي تونن يه کاري برات تو دانشگاه پيدا کنن؟
بعدش اين تيکه آبدارچي هم خيلي با حال بود
دختره چقده خنگ بوده من اگه بودم با ماشين حسابش مي زدم تو سرش!!!!!!!!!!! (چقد خشونت!!!! بهم نمياد!)
پست جديدت کو پ؟
سلام زهره جانخوبه که وقتت اينجوري پر ميشه.آدم وقتي سرش به کار گرمه حس ميکنه لحظه هاش به بطالت نميگذره و يه کار مفيد انجام داده.راستي همسرت هم توي دانشگاه شاغله يا مثل خودت؟!
به دماغها به انگشتهاي مردم به حلقه ها....چقدر شماها کنجکاويد آخه چيکار به گوش و چشم و دماغ مردم دارين
من دماغتو بعد از عمل ديده بودم يا قبل از عمل....فکر کنم قبل از عمل بود نه؟
خب خوشگا خانم بذار ببينم کي ميشه بيام که عکس تو و فرزانه رو ببينم.کشتين منو.من هم به زودي يه عکس از خودم برات ميفرستم.
قربونت منتظر اون پست رمز دار مي مونم.چون اون پستهارو خيلي دوست ميدارم.
البته تو را هم دوست مي دارم.مراقب همسرجانت باش و اذيتش نکن.
خدافظ
سلام زهره جونننننننننننننن عروسه گل سرخيييي
حالا خوبه توي پرانتز گفتي مزاح کردن باهات من وگرنه داشتم باور ميکردم که طرف فکرکرده تو آبدارچي هستي..هههههههه...
همچنان توي شکلکها و پيدا کردنشون مشکل دارماااااا...
راستي تو عکس دماغتو گذاشته بودي؟؟بعد عمل يا قبل عمل؟؟ اگه گذاشته بودي من نميدونمچرا يادم نمياد اگه نذاشته بودي حالا ميشه بزاري ما هم ببينيم...
عجببببب دانشجويي بوده هاااااااا....حالا خوبه راهنماييش کردي .. تو هم کمي سربه سرش ميذاشتي..بعد ميگفتي چيکار کنه..
آره واقعا گذروندن مرحله ازدواج سخت ترين کار توي زندگيه..انشالله که خوشبخت شي..
حالا ازاون چايي که دم کردي بيار بخوريم خستگي در کنيم...
سلام چه خوب شد اومدي حوصله ام سررفته بود حسابي!
نه هيچ کامنتي نيست!جز همين آخريا نه قاب نه سوال هيچي!
در مورد مارک يخچال هنوز مرددم دوو ميگه همه رو پهن ميزنه الان منظورمو گرفتي؟من باريک ميخوام نه خيلي باريک نه اونقدرم پهن!
فعلا برا خريد يخچال و لباسشويي تصميمي ندارم اول مبلام رو اوکي کنم که عاشقشون شدم تا بعدپست رمزدارت چي شد پس؟