زهره خوب کجايي؟
نکنه جواب بله رو دادي و واسه همينه که پيدات نيس؟ خوب يه خبر به ما بده
پاشو بيا ديگه تا نيومدم بزنمت!!!
سلام گلم
چقدر دلم برات تنگ شده بود
شرمنده که گاهي غيب ميشم راست ميگي اين روزا بيشتر بچه هاي وبلاگي غايبند من هم يکيشون چکنيم ديگه مجبوريم ميفهمي مجبور
راستش بحث جالب و اتفاقا کاملا قابل درکه...اما از نظر من سخت گيريها و عاشق بازيهارو بايد بذاريم کنار...بذار قد و قواره کسي که هست بپوشه و بيخودي ازش دريغ نکنيم.
از نظر من ميشه کمي تنگ و گشادش کرد و قواره کسي که لازمه کردش.و بعد وقتي قواره شد عشق را ساخت!
بازم شرمنده که کم هستم.
شايد تو بهتر بدوني شرايطم رو
اين بار بيماري بهش اضافه شد
شب خوش نازنينم
راستي آهنگ وبلاگتو دوست دارم خيلي قشنگه
مرسي
سلام بر دوست تنبل خودم!
زهره جونم جايي سوت و کور نيستا نه که خودت کمرنگ شدي فک مي کني همه جا سوت و کوره!!!! خوب تنبل خانوم زياد با گوشي نيا نت هم ضرر داره هم آدمو تنبل مي کنه مث دختر خوب با کامي بيا نت باشه؟ آفرين!
اين متني رو که نوشتيم کاملا دارم مي فهمم
کاش آدم هميشه واسه هر چيزي يقين داشت ...
ابراز همدردي و همبستگي در مورد بي حوصلگي و بي حرفي و سوت وکوري.
دو اينکه ابراز خستگي از مسائل عشقي و ....
سه اينکه ابراز انزجار که مثلا ميخواي گوشيتو به رخ من بکشي؟