• وبلاگ : گل سرخ
  • يادداشت : اراجيف نامه!!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    دل گرفتگي مگه دليلم ميخاد ؟؟؟؟ خوب دله ديگه خيلي وقتا بي دليل و با دليل مي گيره پس من چي بايد بگم که مدام دلم مي گيره ؟؟؟؟ البته من خيلي مواقع با دليل دلم مي گيره . ضمنا در خصوص بي خيال شدن خيييييييييييييييييييييييييييلي بات موافقم . به جان خودم زهره اگه زمان مي شد که به عقب برگرده هرگز و هرگز و هرگز ازدواج نمي کردم مگه مجردي چشه ؟؟؟؟ يعني ادم متاهل تنها نميشه ؟؟؟؟؟ چقدر از اين خانه سالمندانيا چندين و چند بچه دارن ؟؟ تو که خودت يه بار باهام اومدي . اونا ازدواج نکردن ؟؟؟؟ البته حرفاي منو خيلي هم جدي نگير مي دوني که من هميشه ضدازدواج بودم ازدواجيم که کردم بخاطر رهائي از دست غرغراي مامانم بود که کم که نشد هيچي هزاران هزار بار بدتر شد ...... شاهدش که بودي !!!!!!
    در خصوص اون اطرافيان هم منم اميدوارم خيلي زود مشکلشون حل بشه و برگردن سر خونه زندگيشون . انشالا ...
    پاسخ

    چه عرض كنم والا....//اصش بادته قرار بود هردومون مجرد بمونيم بعد يه خونه بخريم باهم زندگي كنيم بعد مثه اون پيرزن هايي كه توي رستوران هتل مشهد ديديدم پير بشيم باهم بريم مشهد؟؟؟ بعدش كه تو شوهر كردي قرار شد منم شوهر كنم و 4تايي بريم..بعدش حالا كه شما سه نفر شدين احتمالآ بايد 5تايي بريم///...آره غرغراي مامانت كه خيلي خنده داره :)))))///اطرافيان هم كه گويا كار از كار گذشته ديگه..............