• وبلاگ : گل سرخ
  • يادداشت : مشهد...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 18 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام زهره جون .عزيزم باور كن من پست هات رو با دقت مي خونم و حتي به جوابهايي كه بهم مي دي رو هم با دقت مي خونمشون ... پس نگران نباش و ببخشيد كه يه كم غير عادي شد برات وتعجب كردي ....آخه مي دوني چيه ؟ من اين چند وقته سرما خوردم با حساسيت فصلي ام يكي شده واسه همينه كه احتمالا" حواسم نبوده چي نوشتم البته يك كمي بهترم چون ديشب دكتر بودم ولي خب اميدوارم براي روز تولدم حالم خوب بشه الان نيست آخراي خرداده : دي ...به هر حال شما به بزرگواري خودتون عفو كنين .

    مواقعي كه حواسم نيست مواقعيه كه يا مريضم ( سرماخوردم و اينا )يا مثلا" ماه رمضونه روزه هستم !!!! بله عزيزم حله همون وقتش هم فهميدم چي گفتي. نيازي به اين نبود كه اينهمه خودت رو خسته كني ... و اميدوارم يه كمي ام منو درك كني . متشكرم .

    ضمنا" پستت رو دوست داشتم .خيلي خاطره انگيز بود .

    زيارت مشهدت هم قبول باشه .

    پاسخ

    سلام خانومي...آخه هم ديدم سر تولد مجتبي اشتباه برداشت كرده بودي هم سر جريان كنسرت ،‏گفتم يهو بعدآ چيزي باعث سوتفاهم نشه// حالا ايشالا كه بهتري؟ اين حساسيت ها خيلي اذيت ميكنه..منم هي عطسه ميكنم.//خواهش ميكنم عزيزم...خوشحالم كه خوشت اومده و موفق باشي :)