سلام ...
زيارتت قبول ... ميدونم يادم نبودي اما مهم اينه که خوت رفتي و آرامش و ...
يادته پارسال آخراي شهريور من رفتم و بلافاصله رويا و بعدم تو ...
ولي امسال ... باز تو ورويا رفتيد اما من ...!
دعام کن خيلي زهره ... خيلي دعام کن!
سلام زهره جون .خوبي ؟عزيزم كامنتدوني اين پستم بازه : دي .اگه دوست داشتي بيا در مورد پستم هم نظربده .خوشحال ميشم .
متنتون جالب و صميمي بود.از خوندنش لذت بردم و حس همزاد پنداري کردم.منم گاهي از اين خواب ها مي بينم و دچار تشويش مي شم.
بهرحال زيارت قبول...
واقعا که حالا سوغاتي هيچي اشکال نداره يادت رفت!! اما آخه اين انصاف آدم همدم شب هاشو يادش بره بعد فقط دوستش يادش باشه!
حالا بله ميدونم اولش گفتي همه جلو چشت رژه رفتن
اما
همدم شب ها!!! پپسي خدمتتون هست؟!
اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووه کي حالش وو داره اينا رو بخونه
اووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووه
سلام زهره جون .عزيزم باور كن من پست هات رو با دقت مي خونم و حتي به جوابهايي كه بهم مي دي رو هم با دقت مي خونمشون ... پس نگران نباش و ببخشيد كه يه كم غير عادي شد برات وتعجب كردي ....آخه مي دوني چيه ؟ من اين چند وقته سرما خوردم با حساسيت فصلي ام يكي شده واسه همينه كه احتمالا" حواسم نبوده چي نوشتم البته يك كمي بهترم چون ديشب دكتر بودم ولي خب اميدوارم براي روز تولدم حالم خوب بشه الان نيست آخراي خرداده : دي ...به هر حال شما به بزرگواري خودتون عفو كنين .
مواقعي كه حواسم نيست مواقعيه كه يا مريضم ( سرماخوردم و اينا )يا مثلا" ماه رمضونه روزه هستم !!!! بله عزيزم حله همون وقتش هم فهميدم چي گفتي. نيازي به اين نبود كه اينهمه خودت رو خسته كني ... و اميدوارم يه كمي ام منو درك كني . متشكرم .
ضمنا" پستت رو دوست داشتم .خيلي خاطره انگيز بود .
زيارت مشهدت هم قبول باشه .