سلامممم زهره جون
احوالاتت چطوره...ديدم تو وبلاگ مجيدي گفتم حالي ازت بپرسم.مرسي که اونجا هم به يادم بودي
سلام.اومدم کامنت بزارم ولي انگار خيلي خستم !گفتم که ده اومدم خسته و کوفته،تازه بعدشم که ديدي چي شد!
عرض ارادت و اينا و اونا خوش باشي
سلام
السلام عليک يا اباعبدلله
يه روزم
سلام دخترم . بي سواد تويي و جد و آبادته! من کم سوادم نه بيسواد
درباره عاشورا تاسوعا . من از بچگي اينطوري ميگفتم . حالا الان بهتر شدم . قبلا ميگفت: آسورا | تاسورا!
درباره بانک هم که اگر تجربه اي خواستي از من ياد بگير چون هم بابام بازنشسته بانکه و هم داداشم و هم خواهرم! کارمند بانکن .
البته من خودمم زماني رئيس بانک مرکزي بودم .
درباره حسين زمان آهنگت رو هنوزم نشنيدم . باز ميام صبر ميکنم لود بشه . من خيلي وقته خبري از آلبوم هاي حسين زمان ندارم . ولي اين شعري که نوشتي رو شاهرخ خونده . خيلي هم زيبا و غمگين خونده . البته خيلي قديما. حسين زمان که ميگفت الگوش ستار هست !
ميام باز آهنگتو ميشنوم . الان سر اذانه و خوبيت نوشداره دخترم!
خب من برم دختر گلم . روز و شبت بخير
خدا خفه ات نکنه مهدي.با اين کامنتهاش من ريسه ميرم از خنده...
مرسي زهزه که زدي شيشه خونشونو شکستي.دلم خنک شد :دي
سلام زهره اي
خوبي؟؟؟؟ خوب کاري کردي شرکتيدي! من هرچند حوصله ندارم و ديگه سني ازم گذشته ولي بعد از عاشورا و تاسوعا اينکار رو انجام ميدم .
خب ...
خبر بد ؟؟؟
ايشالله خبراي خوب بشنوي از اين به بعد ...
غد گيري چيه ديگه؟؟؟
رشتت چيه مگه؟ مهندسي پرفسور بالتازار؟
شکلکا ميره پايين همش!
ايشالله سلامت بشه هرکيه
دختر مجريه کيه؟ اليرضا نيکبخت واحدي رو ميگي؟
از خانواده رجبي هم تشکر ميکني؟ ياد سريال طنزه افتادم
آهنگ روي وبلاگ رو نشنيدم ولي حسين زمان رو خيلي بينهايت دوست دارم ...
مخصوصا اون آهنگش:
خاليه سفره زمين
دست سخاوت تو کو
زخمي شونه هاي عشق
مرحم رحمت تو کو
يادش بخير ... بچه بودم . کاستش رو داشتم ...
شاد باشي دخترم
اومدم پسخت رو به کامنتم خوندم و کلي ذوقيدم.
نبينم دلت مثل دل اين شبهاي من بشه ها!!!اين انتاظر چيز وحشتناکيه.من ازش متنفرم.حتي اگر مدتش خيلي کوتاه باشه.ولي انگار همه ايننقطه ضعف منو فهميدن.هي منو منتظر ميذارن.
اميدوارم تو پايان انتظارت شيرين باشه...بوس بوس بوس
نه بابا هيچي معلوم نيست! ميدوني که من عادت دارم زيادي خوش بين باشم! بي خبريه محضه فعلا!
پااااااااااااااااشو بيا اينجا
سلام زهره
جدي تو وسط ماه صفر ولادت داريم. اصلا نميدونستم. كاش زودتر مي گفتي عقدمون را ديرتر برگزار مي كرديم. :دي . شوخي مي كنم. خوب شد به هواي محرم و صفر زودتر برگزار كرديم. الان اس ام اس زدم به سميرا و گفتم منو اغفال كردي :دي
ميگما ميشه من يه پنج شش روزي با تاخير بيام بازي كه بفهمم ته ش بعضيا ميشن بهترين اتفاق زندگي يا نه!
تازه ميگما اونوقت بعضي جواباي من ميشه مثل مال تو ... بخصوص اون رنگ و اينا! اتاقمونو كه يادته؟!
دست ياسي هم درد نكنه!
تو هم كه عزيز دلي ..... بوووووووووس
سلام ... اميدوارم حالتون خوب باشه
ايام شهادت آقا اباعبدلله را بهتون تسليت مي گم و ممنون از اينکه دعوت کرديد خيلي خوشحال شدم فقط اگر اجازه بديد پست اين بازي را بعد دهه محرم آپ کنم
در مورد شانس نداشتنم که نوشته بوديد خيلي مراقب باشيد اين حس بدشانسيتون که البته اشتباه هم هست خدايي نکرده موجب ناشکري نشه چون خيلي ها به خاطر اين که فکر مي کنند بد شانس هستند به خداي کريم گله مي کنند و البته مطمئنا شما آدم خوش شانسي هستيد به اين دليل که شانس داشتيد پدر مادر خوبي داريد شانس داشتيد خانواده خوبي داريد شانس داشتيد بچه مسلمون و بچه شيعه هستيد شانس داريد عشق اهل بيت تو دلتونه ... شانس داشتيد خيلي از امکانات براتون فراهمه شانس داشتيد راحت بدون اينکه سر گرسنه زمين بگذاريد درس خونديد و دانشگاه رفتيد و شانس هاي زياد ديگري که تو زندگي داشتيد پس نگيد بد شانسيد به خاطر مشکلات کوچيکي که مطمئنا براي همه هست و بعد هم دنيايي هست.
هميشه اينا بدونيد که ما بچه شيعه ها خوش شانس ترين آدم هاي توي اين دنياييم چون آقا امام زمانا داريم
براي همه دعا کنيد مخصوصا تو مراسمات
يا حق
سلام زهره جان
حالا که کامنت ديشبمو ميخونم مي بينم چقدر غلط تايپي داشتم. :دي
خب نسبيت همون نسبت بود.شناختم نسبت بهت بيشتر شد.
بذار يه اعتراف کنم ازت خيلي خوشم اومده.از شخصيتت و رفتارت....
فکرشو بکن الان حسابي دلم گرفته....خيلي زياد...اما اومدم اينجا.باور کن دليل خاصي جز اين که دلم کشيد نداشتم.
نمي دونم چرا فکر کردم توي پست تو از انتظار خوندم.اما حالا مي بينم چيزي نيست.اشتباه کردم شايد کسي ديگه بود.هر کي بود حس حالاي منو توصيف کرده بود.
ببين اين آخر شبي من نشستم به هذيون گفتن.برم ديگه.شبت بخير گلم.بوسسسسسس