• وبلاگ : گل سرخ
  • يادداشت : سفر نامه 3 و پ.ن !
  • نظرات : 0 خصوصي ، 14 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + من 

    تو اون شام مهتاب کنارم نشستي / عجب شاخ گلوار به پايم شکست

    قلم زد نگاهت به نقش آفريني / که صورتگري را نبود اين چنيني

    پريزاد عشق و مه آسا کشيدي / خدا را به شور تماشا کشيدي

    تو دونسته بودي چه خوش باورم من / شکفتي و گفتي از عشق پرپرم من

    تا گفتم کي هستي تو گفتي يه بي تاب / تا گفتم دلت کو تو گفتي که درياب

    قسم خوردي بر ماه که عاشق تريني / تو يک جمع عاشق تو صادق تريني

    همون لحظه ابري رخ ماهو آشفت / به خود گفتم اي واي مبادا دروغ گفت

    گذشت روزگاري از آن لحظه ناب / که معراج دل بود به درگاه مهتاب

    در اون درگه عشق چه محتاج نشستم / تو هر شام مهتاب به يادت شکستم

    تو از اين شکستن خبر داري يا نه؟!! /هنوز شور عشقو به سر داري يا نه؟؟؟

    هنوزم تو شبهات اگه ماهو داري / من اون ماهو دادم به تو يادگاري

    حالا اينو داشته باش تا بعد . . .