مي دونم خراب شعري!پس اينم به سبک همون دوستم (که واسه خانمش اينو گفته)تقديم به شما:
آهاي منحني رنگ و نور و زيبايي !
بشين کمي بنويسم من از تو انشايي
نخند شعر مرا نوچ مي کني، شيرين
فداي خنده ات.. اين نقطه ي مربايي
نرقص! خط به خطِ دفتر انحنا برداشت
ميان سطر نمي گنجي.. انحنازايي
به چشم خواهري از هر چه گل لطيف تري
ولي کدام گل است اينچنين تماشايي ؟
به چشم شاعري از ماهيان قشنگ تري
لباسْ پولکِ لغزان ! پري دريايي !
به چشم همسري از هر چه خواب روياتر
سه قرص خوردم و به خواب من نمي آيي
من از قبيله ي عشقم، برادر مجنون
گمان کنم تو هم از خواهران ليلايي
زميني اي، ولي اهل زمين.. گمان نکنم
گمان کنم که تو کادوي آسمان هايي
خلاصه دفتر صد برگ هي مچاله شد و
نشد ترا بنويسم که جنس رويايي
تو بهترين زن دنيايي.. البته زن نه
به قول مرد جماعت: تو خيلي آقايي !!
پ ن:البته آدم که بي عيب نيست!ولي بماند!
راستي تويه کامنتت چي نوشته بودي؟"آفف"؟