• وبلاگ : گل سرخ
  • يادداشت : كه چي بشه؟!
  • نظرات : 3 خصوصي ، 30 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + راد 
    دوباره
    دوباره از سر دلتنگي
    اشکي بر گونه مي دود
    دوباره از سر يآس و نا اميدي
    زنگارهاي خاموشي به صدا در مي آيند
    دلم از خلوت غريبانه
    پرستوهاي مهاجر گرفته است
    از نگاههاي معصوم
    دختر بيشه زار و
    حجم خالي سکوت...
    در اين چهارديواري
    هيچ چيز
    جز خاموشي مطلق نيست
    .....
    اينجا نمي دانم کجاست
    اما بي تو جهنمي است ابدي
    نه
    گريه نمي کنم
    بلکه فقط در حسرت گفتن جمله اي مي مانم:
    اينجا سرزمين من است...
    پاسخ

    آقاي راد سلام.............ممنون از كامنت ها قشنگ و بجاتون...............هنوز موفق به شنيدن آهنگ نشدم...دارم سعي ميكنم.......
    + راد 
    تك درخت باغ
    توي تنهايي يك دشت بزرگ
    كه مثل غربت شب بي انتهاست
    يه درخت تن سياه سر بلند
    آخرين درخت سبز سر پاست
    رو تنش زخمه ولي زخم تبر
    نه يه قلب تير خورده نه يه اسم
    شاخه هاش پر از پر پرنده هاست
    كندوي پاك دخيل به او طلسم
    چه پرنده ها كه تو جاده كوچ
    مهمون سفره سبز اون شدن
    چه مسافرا كه زير چتر اون
    به تن خستگيشون تبر زدن
    تا يه روز اومدي بي خستگي
    با يه خورجين قديمي قشنگ
    با تو نه سبزه نه آينه بود نه آب
    يه تبر بود با تو با اهرم سنگ
    اون درخت سر بلند پر غرور
    كه سرش داره به خورشيد ميرسه منم منم
    اون درخت تن سپرده به تبر
    كه واسه پرنده ها دلواپسه منم منم
    من صداي سبز خاك سربي ام
    صدايي كه خنجرش رو به خداست
    صدايي كه توي بهت شب دشت
    نعره اي نيست ولي اوج يك صداست..
    .
    رقص دستت نرم اي تبر به دست
    با هجوم تبر گشنه و سخت
    آخرين تصوير تلخ بودنه
    توي ذهن سبز آخرين درخت
    حالا تو شمارش ثانيه هام
    كوبه هاي بي امون تبره
    تبري كه دشمن هميشه
    اين درخت محكم و تناوره
    من به فكر خستگي هاي پر پرنده هام
    تو بزن تبر بزن
    من به فكر غربت مسافرام
    آخرين ضربه رو محكمتر بزن..
    + راد 
    يكي بياد منو وگيرههههههههههههههههههه
    + سحر 

    سلام زهره جوون؛

    بابا تو ديگه چرا؟

    فکر مي کردم تو صبورتر از اينها باشي ؟

    (( اگه زندگي بهت بد کرد تو به خودت بد نکن)))

    عزيزم غم و غصه تمومي نداره مث من بي خيال باش ؛ناسلامتي دل ما دوتا يه حرف مي زنه هااااا

    باور کن مشکلات من هزار مرتبه بيشتره ؛ ولي خوب اين رسم زندگيه :

    (( گهي پشت بر زين , گهي زين به پشت))

    منم گاهي دچار سرگرداني ميشم ؛

    اميدوارم بزودي تو هم اين چيزها رو فراموش کني.......

    ديگه نبينم از نااميدي حرف بزني؛

    اگر هم نميدوني اميد کجاست بهت بگم؟؟؟؟؟

    خداحافظ عزيز دلم

    يکي مي گفت : چرا بايد نا اميد بشيم ؛ وقتي که مي دونيم يکي اون بالا نشسته که دوستمون داره

    اون توت فرنگيه حيفه ...ولي ميشه به جاي اون گل صورتيه گذاشتش ...اره برات اون عكس رو قرار ميدم

    فقط اون اهنگ

    پيداش كردم ..ولي نميتونم بشنومش ...نميدونم چرا ..ولي ادرسش رو برات نصب ميكنم رو همون پلير تو وبلاگ

    دوست مثل تو نعمته بووووووووووووووووووس

    از كامنتاي كپي پيسي متنفرم ...مثل بعضيها كه بي خود صفحه كامنتها رو شلوغ ميكنند

    تازشم اگه بخواي اين فرمي بنويسي قالب بي قالبا

    دارم بهت ميگم

    همون زهره خودمون باش ...

    داره انتظارت به پايان مياد براي پرده برديا قالبت ...

    شمارش معكووووووووووووووووووووووس

    10

    پاسخ

    9876....يووووووووووووووهوووووووووووووومرسي صبا جوني...

    سلام ودرود

    گروه همراهان پارسي بلاگ افتتاح شد ، و همه ميتونن عضو بشن...

    البته شما هم ميتونيد

    التماس دعا

    تا بعد

    اين چندتا لينكُ هم ببين شايد برات جالب باشه

    http://i.parsiblog.com/37176.htm

    http://i.parsiblog.com/33615.htm

    http://i.parsiblog.com/32064.htm

    عجب


    وقتي ازت خواستم خودت رو شبيه گرگ کني ، دندونهات رو نشونم دادي و دستات رو شبيه چنگال گرگ کردي واي ي ي ! که چقدر ترسناک ، واقعا که هنر مندانه اين کار انجام دادي .


    وقتي ازت خواستم که خودت رو شبيه اسب کني ، چهار دست و پا ايستادي و شيحه کشيدي


    چقدر دقيق صداي اسب رو تقليد کردي....


    وقتي ازت خواستم خرگوش بشي ، دندونات رو مثل خرگوش نشونم دادي ودستات رو روي سرت گذاشتي و مثل دوتا گوش خرگوش تکونشون دادي


    ... چقدر بامزه .... واقعا ما انسان ها چقدر هنرمند هستيم .... مي تونيم بعضي کارها رو اينقدر دقيق انجيم بديم


    ولي وقتي ازت خواستم مثل يه انسان رفتار کني .... مثل خنگ ها فقط بهم زل زدي !


    عجيبه ، رفتار همه موجودات رو خوب بلدي تقليد کني ولي هنوز نمي دوني يه انسان چه خصوصياتي داره !!


    مي‌تونستي دستت رو زيرچونت بذاري و نشون بدي که داري فکر مي‌کني


    مي تونستي مثل خداوند بخشش کني و چيزي به من هديه بدي ، مثلا يه لبخند يه نگاه پر معني يا يه ايده پر ارزش يا يه رفتار پر معني ، نه اينکه ... مثل يه مجسمه بهم زل بزني


    خلاقيت ،بخشش و مهربوني ... از مهمترين خصلت هاي انسانهاست لطفا اين رو فراموش نکن ، و اگه اينبار ازت خواستم که انسان باشي به من زل نزن چون ازت نا اميد مي شم .


    «مهدي طباطبائي»

    قصه‌ آدم، قصه‌ يك‌ دل‌ است‌ و يك‌ نردبان. قصه‌ بالا رفتن، قصه‌ پله‌ پله‌ تا خدا. قصه‌ آدم، قصه‌ هزار راه‌ است‌ و يك‌ نشاني.قصه‌ جست‌وجو. قصه‌ از هر كجا تا او.قصه‌ آدم، قصه‌ پيله‌ است‌ و پروانه، قصة‌ تنيدن‌ و پاره‌ كردن. قصه‌ به‌ درآمدن، قصه‌ پرواز




    من‌ اما هنوز اول‌ قصه‌ام؛ قصه‌ همان‌ دلي‌ كه‌ روي‌ اولين‌ پله‌ مانده‌ است، دلي‌ كه‌ از بالا بلندي‌ واهمه‌ دارد، از افتادن.
    پايين‌ پاي‌ نردبانت‌ چقدر دل‌ افتاده‌ است!
    دست‌ دلم‌ را مي‌گيري؟ مواظبي‌ كه‌ نيفتد؟
    من‌ هنوز اول‌ قصه‌ام؛ قصه‌ هزار راه‌ و يك‌ نشاني.
    نشاني‌ت‌ را اما گم‌ كرده‌ام. باد وزيد و نشاني‌ات‌ را بُرد.
    نشاني‌ات‌ را دوباره‌ به‌ من‌ مي‌دهي؟ با يك‌ چراغ‌ و يك‌ ستاره‌ قطبي؟
    من‌ هنوز اول‌ قصه‌ام. قصه‌ پيله‌ و پروانه، كسي‌ پيله‌ بافتن‌ را يادم‌ نداده‌ است. به‌ من‌ مي‌گويي‌ پيله‌ام‌ را چطوري‌ ببافم؟
    پروانگي‌ را يادم‌ مي‌دهي؟
    دو بال‌ ناتمام‌ و يك‌ آسمان‌
    من‌ هنوز اول‌ قصه‌ام. قصه...


    ‌عرفان‌ نظرآهاري‌

    سلام

    از آشنايي باهات خوشحالم

    جالبه

    اين كه دنبال هدف زنگي باشي خيلي خوبه ، ميتوني به خودت اميدوار باشي

    و به آينده

    و به روزاي خوبي كه توراهه

    وخيلي چيزاي ديگه .....

    موفق باشي

    تا بعد

    سلام ... اينها که تو ميگي نشانه ي روزمرگي هست ... يه کم به خودت برس ، کارهايي که دوست داري اجام بده و سعي کن امروزت با ديروزت فرق داشته باشه ... و ديگه اينکه تا چشم به هم بزني سال ۸۴ تموم شده ... هميشه خوب باشي زهره جون :)

    + مريم 

    سلام دوست من اينقدر روزهاي خوب پيشرو داريد كه حد و حساب ندارد. روزهاي خوب آدم‌هاي نازنين. براي شكوه كردن از زندگي هميشه زود است حتي سر ۹۰ سالگي شما سني نداريد. من از شما بزرگترم. مي دانم كه با اين فكرها چقدر روزهاي خوب خودت را حدر مي‌دهي. اگر اين محيط وب اذيتت مي‌كند فراموش آن را. كوه برو آواز بخون. البته همه اين‌ها موقتي بايد درست انديشيد. همه دنيا آن چيزي كه ما منتظرش هستيم. نيست دنيا پر از فرصت پس بتاز هر اتفاقي هم كه افتاده باشد شما اول موفقيتيد.

     <      1   2