سلام!با شمام ها!گفتم سلام!!
اول جواب سوالتون رو بدم بريم سر اصل مطلب:
آبي ام،نميدونم چرا؟شايد چون تويه رنگايي که نوشتين به اين نزديک ترم
قرمزي،چون پر دوست داشتني!تابلويه،پنهونش نکن!
سفيده،چون هيچوقط نتونستم به چشماش زل بزنم!همش به بويه سفيدش نگاه ميکردم،به پرده سفيد پست پنجرش،به برگه سفيدي که اسمشو روش نوشتن،به...بيخيال!
آپم و منتظر!راستي نظرت چيه به هم لينک بديم؟رفتي تويه لينکام!
ميخواهمت چنانکه شب خسته خواب را
ميجويمت چنانکه لب تشنه آب را
محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح
يا شبنم سپيدهدمان آفتاب را
بيتابم آنچنان که درختان براي باد
يا کودکان خفته به گهواره، خواب را
بايستهاي چنانکه تپيدن براي دل
يا آنچنان که بال پريدن عقاب را
حتي اگر نباشي ميآفرينمت
چونان که التهاب بيابان سراب را
اي خواهشي که خواستنيتر ز پاسخي
با چون تو پرسشي چه نيازي جواب را