سلام زهره جون
خوش به حالت که ميري مشهد. چه قدر خوب....بايد قدر اين همسر مهربانت رو بدوني و هي به جونش غر نزني. و مخصوصا به حرفاش اعتماد کني چرا فکر کردي جدي نمي گيره؟!
اينقدر درگير خريد جهيزيه و خريدهاي عروسي شدي که خيلي وقته اينجا نيومدي و خبري بهمون ندادي. ديروز اومدم ديدم بازم آپ نشده. امروز اومدم بگم که چرا نيستي و خبري ازت نيست که ديدم با يک خبر خوب آپ کردي. خوشحالم که کارت هم درست شده و از خرداد ماه شاغل ميشي. ايشالله موفق باشي.
من از قبل به هر کي که فيس بوکي ميشه و سراغي از وبلاگش نميگيره ميگم هيچي وبلاگ نميشه. فيس بوک رو دوست ندارم. فقط يک ماه بودم و بعدش فقط هر يک ماه بهش سري بزنم. وبلاگم مثل دخترم مي مونه دوستش دارم.
سلام مارو هم به امام رضا برسون و البته که خيلي هم التماس دعا دارم. يادت باشه منو حتماً دعا کني که بدجوري کارم گيره.
ايشالله به سلامتي بري و برگردي و بهتون خوش بگذره.مواظب خودتون باشيد