وبلاگ :
گل سرخ
يادداشت :
...
نظرات :
2
خصوصي ،
21
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
فــــــرزانه
ســـــلام عزيزم خوبي؟واي شرمنده ببخش اگه نگران يا ناراحتت کردم چيز خاصي نبود فقط همين که صبح با خواهرم و شوهرم رفتيم خونه ما،بعد شوهرم رفت تا خونه خودشون که وسايل خودشو بياره اومد ميگم بيا کمک ميگه حال ندارم بي خيال،بعدم توضيح داده که حال پدربزرگش صبح بهم خورده و باباش ميخوان اگه ميشه مراسم زودتر برگزار بشه که خداي نکرده اتفاقي نيفته هيچي ديگه سعي کردم بهش انرژي مثبت بدم اما خودم واقعا بهم ريختم فکر کن،فقط بيست و چهار پنج روز ديگه مونده!انشالله خدا خودش همه چيز رو درست کنه و اتفاق بدي پيش نياد خداي نکرده،الان بهترم خدا رو شکر کلا وقتي دغدغه هام رو تو وبم مي نويسم حالم بهتر ميشه ولي خب کاش بودي حرف ميزديم سرحال مي اومدم يه کم بازم مرسي عزيزم از محبتت
پاسخ
سلام فرزانه جان...//خواهش ميکنم عزيزم. ايشالا که اين چندروزه به خير ميگذره...حالا واقعآ راهي نداره که زودتر برگزار کنين؟؟ دوندگي هاي الان فکر کنم بهتر از استرسش باشه !