سلام ياسي جونم...خوبي خانوم؟//آره خداروشکر تلافي شد و سر ِ حوصله مون خالي شد يه کم!!///واي خيلي خنده دار بود ، يه نوشابه از اين قوطي ها اون گوشه ميز افتاد بعد از ني که توش بود يهو پاشيد اين گوشه اينور که من بود توي صورتم!! اصن يه وضي بودااااااااااا//...ما هم هنوز هيشکي بهمون نگفته بياين!! البته يه نداهايي به گوش ميرسه...اما خنده داريش اينجاس که وقتي هم دعوت ميشيم انگار دم افطار حااااااااالشو نداريم پاشيم بپوشيم بريم!!//آخييييييي بياين اصفهان به دعوت ما :)//درمورد وقتي ها هم باشه چشم :)//فدات و بووووووووووووس