يعني کامنت قبلي رو نصفشو نوشتم اومدم يه شکلک ملوس بذارم زد همه رو پروند!!!!!منم از ترسم ديگه نرفتم سراغ جنگولک بازي .. آها يادم اومد ميخواستم بگم آره مشکي هست خيلي هم شيکه ولي هم کميابه هم شايد نشه ستش کرد والا منم چند وقت پيش يه يخچال سايد مشکي ديدم هوش از سر آدم ميبرد!!ولي خب خود مشکي بعد يه مدتي آدمو افسرده خواهد کرد باز تلفيق بشه اثرش کمتره شوهرمم مشکي زياد نمي پسنده ميگه دلگيره در مورد استيل اما ببين همينم چند ساله تو بازاره هنوزم هست فکر نميکنم مثل بعضي رنگا باشه که يه مدت مد بشه و بعد از سکه بيفته ولي خب به قول همسرت بازم ميل خودته و البته ايشون چون شما بايد تو اون خونه زندگي کنين و در درجه اول بايد برا شما دو نفر خوشايند و چشم نواز باشه ..
راستي من تصميم دارم هرچيزي که بعد از اين خريدم و البته تونستم عکسشو بگيرم بذارم تو وبم بعدم که انشاالله خونه چيده شد هم عکس خواهم گذاشت انشاالله از اونجا هم که بنده خيلـــــــــــــي فضولم تو هم اينکارو بکن اينقدر کيف ميده!بازم ميام
سلام عزيزم خوبي؟اول از همه مرسي از لطفت خانومي انشاالله همه جوونا به خصوص شما و ما!خوشبخت بشن به لطف خدا .. يه چيز جالب اينکه همين امروز داشتم به اين فکر ميکردم که ميدوني من اهل کجام؟يعني حس ششم رو داري؟!من بيرجندي هستم عزيزم،مرکز خراسان جنوبي شهر زعفران و زرشک و عناب و ... کلي سوغاتي هاي خوشمزه داريم تشريف بيارين خوشحال ميشيم .. اما در مورد عکسا،خيلي قشنگ بودن به خصوص اون مشکيه،برا منم يه چيزي تو اين مايه ها و اون مايه هاست!اون دوتا که تقريبا مشابه بودن قشنگترم بودن بازم از اين عکسا برام بذار ..در مورد اون عکسا(!)چه تشبيه جالبي برا تي ويش کردي!:دي .. ولي منظورم از سنگيني چيني وزنش بود بااينکه ظرفايي که الان دارم هم خيلـــــــــــــي سنگين هستن احتمالا سرويس چيني رو شوهرم بياره گرچه فکر کنم به مادرشوهرم هم گفتم چيني دوست ندارم!!ولي حالا که فکرشو ميکنم اشتباه کردم آخه هر جهازي بايد چيني داشته باشه ولي ديگه نميشه کاريش کرد چون هوارتا سرويس ظرف دارم که حتي برا همينا هم جا نخواهم داشت چه برسه به يه سرويس ديگه .. اولين خريدت رو هم تبريک ميگم انشاالله به خوشي و شادي ازش استفاده کنين بزنين به ديوار کيفش رو ببرين منتظر عکسشم هستم گرچه ميدونم خوش سليقه اي
بعد يه سري چيزاي ديگه هم ميخواستم بگم که يادم رفت!!!!!حالا باز ميام
من اشتباهي رمزي که بهم دادي را پاک کردم. يک بر ديگه بارم بفرست.
ممنونم که تولدم را تبريک گفتي. البته اين تشکر من با تاخير بسيار بود:دي
دباره کامنتي که دادي و گتي اصلا نمي توني چنين شوهري را تحمل کني بايد بگم پول درآوردن خيلي سخته . کلي ما مردها زحمت مي کشيم . براي همين قدر پول را مي دونيم. ولي شما خانمها فقط بلديد خرج کنيد . اگه شوهر يک کم قاطعيت نداشته باشه کل سرمايه اش روي آبه .
اما اين غافلگيري ها واي که چقدر خوشاينده!تو هم البته طغيانگري ها!!!من که عمرا همچين تهديدي رو حتي به زبون بيارم خب چه کاريه وقتي ميدونم عمـــــــــــــــرااااااا بتونم يه روزشم تحمل کنم چه برسه به يه هفته!!!!تو هم نکن نميتوني که آخه
مرسي بابت اطلاعات .. لوازم برقي من اکثرا سفيد هستن ولي خب همونطور که قبلا گفتم چون همه رو تفال برداشتم تک و توک اون وسط بنا به خوش سليقگي سازندگان تفال!!استيل هم در اومده ميدوني حق با تويه فضا رو تيره و دلگير ميکنه ولي من کلا به رنگ مشکي خيلي علاقه دارم حالا اين چه ربطي داشت به اون!خب مشکي که نيست بنابراين به استيل بسنده ميکنيم!يعني تو اين مايه ها
ما احتمالا يه دست مبل برداريم خونه ما يه خوابه است و هال و پذيرايي هم که حالا معمولا يکيه و بزرگه البته ولي قرار باشه تي وي و ميز ناهارخوري و ويترين و کنسول و ساعت و ايناها توش بذارم ديگه بايد مبلا رو جمع و جور چيد نميشه هرچور ميخوام بذارم برا پذيرايي فرشام موشيه مبلم که ديدم نيمه استيل(همون يعني چوب توش به کار رفته اما در حد يه ريزه)يازده نفره که رنگ رو مبلي انتخابيم با فرشام ست ميشه رنگ آشپزخونه من تلفيقي از سفيد و استيل خواهد بود!
ســلام زهره جان خوبي؟دومين ماهگرد عقدتون مبارک خانومي انشاالله هزاران هزار ماهگرد ديگه رو هم جشن بگيرينخيلي خوبه که ميخواي لحظات زيبات رو ثبت کني به نظرم به آدم روحيه و عشق بيشتري ميده ممنون که به توصيه ام گوش کردي عزيزم.
خب طبيعيه هيچ زن و شوهري کلا بدون بحث و اختلاف نظر نيستن اما آدم بايد چشم پوشي کنه نه اينکه مشکلو به حال خودش رها کنه،دوستانه حلش کنه و عاشقانه گذشت کنه اين قبيل دلخوري ها هم اوايل به نظرم بيشتره چون هم از ميزان و عمق عشق طرف مقابلت و اينکه حقيقتا ميخواد لحظه لحظه اش رو باهات سپري کنه مطمئن نيستي هم ميزان و نوع وابستگي بيشتره کم کم جا ميفته و نوعش عوض ميشه حالا نه که من خيلي ساله تجربه دارم!!!اما برا منم پيش اومده اوايل نامزدي _ سه ماه بدون محرميت نامزد بوديم _ خيلي سر اين چيزا دلخور ميشدم ميگفتم خوبه اصلا نخوابه!يه همچين موجود بي رحمي بودم من!الهي بميرم طفلک جرات نداشت بخوابه چون م طغيان ميکردماما حالا جوري شده که همسرم هي ميخواد با من باشه من به زور ميخوابونمشخب گناه داره خسته ميشه کم کم اين چيزا درست ميشه عزيزم