سلام زهره جون
اين چند روز تعطيلي رو همه به گشت و گذار گذروندن ما هم به بيماري گذشت...برو خداروشکر کن سالمي و سلامت...همينش منشا همه ي آرامشهاست.
خب در مورد افتادنت توي رودخونه من چيز زيادي نمي دونستم پس خداروشکر که هنوز داريمت...ولي چه با احساس از گل انداختن توي رودخانه و يادبود نوشتي.دختر خوب همونقدر که به اين موارد خوب مي پردازي به زندگيت که در جريان هست بيشتر توجه کن.
دلم برات تنگ شده بود خيلي و خوشحالم که هستي....
پست رمزدارت رو هم خوندم.برات ميگم حالا
فعلا.................