• وبلاگ : گل سرخ
  • يادداشت : پنجشنبه ي خوب...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 16 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    طبق دستورش درست بود ولي من و التماس ؟؟؟؟؟؟؟ عمرا !!!!!
    ولي براي خودمونم خيلي خوب بود زهره مي دوني چقدر وقت بود نرفته بوديم بيرون ؟ اين چند وقته همش دستمون بند مامان و مريم بود و حسابي خسته شده بوديم ولي حالا خيييييييييييييييلي خوش گذشت . ولي خدا ريشه تو و بابک رو نکنه که من جمعه از صبح تا شب نمي تونستم پامو بذارم زمين از بس درد مي کرد . راه رفتم و به روح تو و بابک هديه فرستادم !!!!!!!!!! راستي وانيا ديشب تا حالا يه صصداهاي باحال بلندي از خودش دروکنه مثل اينکه ميخاد حرف بزنه ها کلي ذوقيديم . جات خالي بود . اگرم يه وقت دل خواست و دوست داشتي يه چند تا از عکساشو به ما هم بده !!!!!!!!!
    پاسخ

    ديگه بالاخره ديگهههههههه//اوهوم خوش گذشت.....خب عزيرم وفتي داريم ميريم بيرون و پارکم قراره بريم کفش راحت بپوش! بهرحال ممنون مه اون دنياونو اآباد کردي:)))///جيگرررررررررررررر حالا بذار دوباره يه کم خجالت بکشم،بعدش ميام ببينمش...عکساشم ني مي دم! هاها......