نميدونم چه حکمتيه با هرکي صميمي ميشم يا خودش يا باباش يا شوهرش منتقل ميشه يه شهر ديگه

اره بيا نزديکم حيف که داداش ندارم والا مختو ميزدم

خوش به حال تو و بهار دلم يه دوست نزديک ميخوادددددددد

زهره جونم باشه واسه يه وقت ديگه ايشالا . دارم پست جديد ميذارم و بعدش هم لالا . فدامدا عزيزم

بفرمايين عدس پلو با ماست سون

من عاشق ماست سونم

حالا نترس به خاطر تو رياضت نمي کشن

زهره جون من اگه يه دوست اونور آبي داشتم که دعوتم مي کرد و مي دونستم دعوتش زبوني نيست بدو بدو مي رفتم

حالا تو بشين ناز کن باشه؟

سلام زهره

حالت خوبه؟

چه دلي داري ماشينت را مي دي دست يکي. احتمالا مال پدر محترمه وگرنه ماشين آدم مثل بچه آدم براش عزيز ميشه.

بابت فيلترشکن دستت درد نکنه. درست کار کرد. مي دوني چقدر ثواب کردي. در مورد فيس بوک يک چند روزي نمي تونم بيام. فوق العاده کار سرم ريخته. اگه اومدم حتما ترو اد مي کنم.

برنامه زندگي تو و داداش منو انگار از روي هم کپي زدن! توي رده خفاشيان محترم دسته بندي ميشيد شماها!

سلام

يه وقت بهت بد نگذره همش خواب و اينترنت و خونه دوستان و .....

به به خوچ به حالت!

منم ماشين مي خواممممممممممممممممممم

حتما بايد بت غر بزنن پست جديد بذاري ؟؟؟!!!!!!!
يعني باور کن اگه ديروز نمي يومدي به جان خودم ريز ريزت مي کردم چون از اول صبح قصد جاروپارو داشتم گفتم يهو وسط کار زهره مي رسه زشته وقتي ديدم ساعت 11 شد ديگه کفرم دراومد و اون اس رو واست زدم .
بهرحال خوب بود خوش گذشت . وانيا هم کلي ذوق کرده بود .
اگر افطارم مي موندي بهتر مي شد ولي انشالا يه شب افطار درست مي کنيم ميريم پارک ......