• وبلاگ : گل سرخ
  • يادداشت : بعد از مدتها...
  • نظرات : 5 خصوصي ، 41 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     
    سلام عليکم و رحمه الله و برکاته . احوالات شما چطور است ؟ خوب که مطمئنم نمي باشيد و طبق معمول هميشه و البته کمي بيشتر خل و چل مي باشيد . البته خوب واسه تو اين چيزا کاملا طبيعيه اگه خوب باشي بايد تعجب کرد . خوب چه خبر ؟ کنار آب روز دوشنبه خوش گذشت ؟ ادکلنه خوشبو بود ؟ واااااااااي زهره اين ريشه کنده ها بيچارم کردن بيشترشون ادکلن آورده بودن بعدشم نامردا همشو رو لباس من امتحان کردن که مجبور شدم لباسم رو عوض کنم . اگه بدوني چه کردند بي وجدانا !!!!!!! ولي خوب بازم اسباب زحمت شديم واسه شوما هر چند کل وجود من رحمته ولي خوب ديگه ....
    پاسخ

    صدق الله العلي العظيم!...جواب احوالپرسيتونو كه خودتون دادين!...كنار رودخونه كه بله خوش گذشت اما من بعدش عذاب وجدان داشتم تو رو خيلي راه بردم! فكر ميكردم هنوز مثه اونوقتايي(همون هوووووووووووراااا)..حالا بوي ادكلن تورو دوست داشتن؟ طاها چي؟ دوست داشت كادوشو؟//حالا ديگه چاره اي نداريم خب :دي

    کاملا مشخص بود که زده به سرت!!

    اما زياد نگران نباش. از اين دوره ها منم داشتم. رد ميشه بلاخره و زيادم سوخت و سوز نداره. فقط به کمي صبر احتياج داره و يه نمه بي خيالي. سعي کن به ترک ديوارم بخندي...!


    پاسخ

    ممنون!// به قول يه دوستان از بس خودمونو زديم به اون راه ديگه كم كم اون راه خودشو ميزنه به اون راه!!!


    سلام زهره..آخ حرف دل منو گفتي..ولي من دوست دارم برم روستا زيريه درخت بشينم و اززيرش هم آب درجريانه..البته الان فکرنکنم باشه..بهاررفته بودم اونقدرآرامش اومد سراغم..هيچ کسم نذاشتم بياد پيشم..اونقدرنشستم ونشستم..تا وجودم از شادابي پرشد..

    توازاصفهاني ديگه؟؟..برو اتشکده..اونجا سوراخ سمبه خيلي داره ها..

    ..ازاون جاهاي عجيب غريبش برو..نه ازجاي سرراستش....اصلا کلا برو کوه نوردي..خيلي ميتونه تاثيربزاره..

    خوب يه کارغيرعادي هم همون تنهايي بري مشهدو برگردي خيلي خوب بود ولي حيف که نميذارن..من چي بگم..ازدرخونه تاخيابون نميتونم تنها برم..همش باديگارددارم...

    ..حالا اگه چيزغيرعادي به ذهنم رسيد بهت ميگم حتما...آها مهدي گفت کلنگ...باغباني هم خوبه بکنيا...برويه جا مشغول شو اينم کلن خوبت ميکنه..خوب من ديگه برم..الانه ميترسم... اتفاقاي بدبيفته...
    پاسخ

    سلاااااام...خوبي مربم جوني؟...اتفاقآ منم توي ذهنم چنين جايي رو تصور كردم..اما نيست فعلآ!....آتشگاه هم خوبه اما بازم آدماي ديگه هستن و فايده نداره!..بايد هييييييييييييييشكي نباشه!//از بس گفتم مشهد ، ديشب خواب مي ديدم از خيابون امام رضا از راه دور دارم سلام ميدم به امام رضا.........//يعني ميگي بيل و گلنگ و وردارم برم؟ :دي///بووووووووووووووووس
    + راض راضي 

    وااااااااااااااااااااااي از حرف زدنش معلومه اين آقاي بـــــــــــــــــــــــيـــــــــــــــــــــل همون مهديه هر جا ميريم اينم هست

    حالام که صاحتا اعلام کرد قاتلم هست !!!

    چ !!!

    پاسخ

    آره كلآ اين مهدي همه فن حريفه!!!!...تو شاهد باش اگه اين چندوقته چيزيم شد زير سر اينه :دي
    + عقل و جهل 


    سلام کلنگ!

    تو بزودي ميميري ... اينا همه علائم مرگه بر اثر خريت محضه ...

    اگر خواستي من اين کار مفيد فايده جامعه بشري رو تسريع ببخشم!

    پاسخ

    سلام بيل!............/ مگه تو عزرائيلي آخه؟ :دي
    + بي تا 


    پاسخ

    منم بووووووووووووووووووووس
    مي بيني زهره جون اين شده جووني کردناي ما ... پس فردام که پير مي شيم مي افتيم يه گوشه.....
    پاسخ

    آره واقعآ...................

    سلام

    مرسي از کامنتت.

    بيا با گلدون بزن.من اهل شوخي هستم غمت نباشه.

    ديشب نصف شب بود از فيس بوک يادت کردم گفتم بيام وبلاگتم يه سر بزنم ديگه راجب غار تنهايي نظر ندادم.

    غار تنهايي ميخواي که برات قراني چيزي نازل بشه؟

    چيزي که همه ميخوان ولي فقط يکم اراده ميخواد...

    واي چقدر عصبي پس خيلي بد موقع ازت پرسيدم چطوري

    اون ديشب بود.حالا حالت چطوره؟ قرصهاتو نشسته خوردي؟

    پاسخ

    سلام!...پس بگير كه اومدددددددددددددددددددددددددددددددد// اراده هم همون چيزيه كه اصولآ ندارم!!!// الآنم از مرحله گلدون رسيده به نمكدوني، بشقابي چيزي! (ديگه حدس شدت عصبي ت با خودت!)

    سلام ...

    وااااااااااي زهره گفتي ... منم ميخوام! ببين اين که تو گفتي يه چي تو مايه هاي همون کما و خلسه و ايناس ....

    دلم برات يه ريزه شده زهره جوني!

    پاشو بيا اينجا ديگه خببببببببب!اصش خودم بايد بزنگم به مامان اينا بگم انگار!

    مامان بهاره چطوره؟!

    بوووووس

    پاسخ

    به به!....ستاره ي سهييييييييييييل!...خوبي تو؟//خب بيا با هم بريم .. اما به هم قول بديم كه حرف نزنيم با هم :دي..//منم همينجور خب!...//بهار هم خوبه امشب با هم ميحرفيديم سراغتو مي گرفت اتفاقآ :)//منم بووووووووس
    الان چي بايد بگم مثلا ؟!
    فصل امتحانات مي باشد و آخرين ترم ...
    به شدت و از همين الان استرس دارم از کنکور سال آينده
    جون هر کي دوست داريد گهگاهي که دستتون بالا ميره يه دعايي چيزي هم واسه من بکنيد ...
    همين ديگه
    پاسخ

    من كه از اول كارشناسي ، دور ارشد رو خط كشيدم واسه همينم هيچوقت حس استرس نداشتم در اين مورد!!!...اما از صميم قلب آرزو ميكنم تو در مسير پيش رو موفق باشي :-**


    سلام چطوري؟

    پاسخ

    سلام...حيف كه هنوز زياد با هم حساب شوخي نداريم اما قطعآ اگر مهدي اين سوال رو كرده بود(چطوري؟) احتمالآ با يه گلدوني چيزي جواب ميگرفت (چشمك)
     <      1   2   3