سلام زهره..آخ حرف دل منو گفتي..ولي من دوست دارم برم روستا زيريه درخت بشينم و اززيرش هم آب درجريانه..البته الان فکرنکنم باشه..بهاررفته بودم اونقدرآرامش اومد سراغم..هيچ کسم نذاشتم بياد پيشم..اونقدرنشستم ونشستم..تا وجودم از شادابي پرشد..
توازاصفهاني ديگه؟؟..برو اتشکده..اونجا سوراخ سمبه خيلي داره ها..
..ازاون جاهاي عجيب غريبش برو..نه ازجاي سرراستش....اصلا کلا برو کوه نوردي..خيلي ميتونه تاثيربزاره..
خوب يه کارغيرعادي هم همون تنهايي بري مشهدو برگردي خيلي خوب بود ولي حيف که نميذارن..من چي بگم..ازدرخونه تاخيابون نميتونم تنها برم..همش باديگارددارم...