• وبلاگ : گل سرخ
  • يادداشت : پراکنده نوشت...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 28 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ياسي 


    سلام زهره جون

    اي بابا تو هم رسيدي به مرحله خنثي!!! من هم گاه ياصلا دعام نمياد.اما از روز 5 شنبه هفته قبل که سر سفره حضرت ابوالفضل تو يه مراسمي نشسته بودم و شنيدم خدا چقدر مشتاقه که براش حرف بزنم و درد و دل کنم!!! دارم اين کارو انجام بدم.بهترين خاصيتش هم سبک شدنم بوده.امتحانش کن بازم.ضرر نميکني.

    همين که سرت به انجام کاري گرمه و فکرت از مشغله ها آزاده غنميته.پس جنگ و دعوا و قهر و نزاع رو کش نده و فعلا باش.

    خريدهات مبارک باشه.برعکس تو من اصلا به ساعت حساس نيستم و گاه يادم ميره به دستم ببندم.برعکس تو من خيلي ذرت دوست ندارم.و ترجيح ميدم به جاش هميشه شيريني جات بخورم.!!!دارم چاق هم ميشم.

    و عين خودت عشق خريدم.

    پاسخ

    سلام ياسي جونم...آره درسته که آدم سبک ميشه اما من در مرحله اي بودم (و هستم) که تازه اون حرف زدن ها و درددل کردن ها بيشتر باعث اعصاب خورديم ميشد!!//آره بد نيست اما خييييييلي اعصابم از دست بچه ها خورد ميشه...آخه مثلآ من قراره آموزش بدم نحوه کار رو...رف بعد از دو ساعت توضيح تازه مي پرسه ليلي مرد بود يا زن؟!!!..ديگه دلم مي خواست خودمو از پنجره بندازم پايين!//با اجازتون من الآن 6تا ساعت مچي دارم :دي...تازه اون دوتا رو هم دوست داشتم (چشمک)//منم اوايل اصلآ ذرت دوست نداشتم اصلآ بدم هم ميومد اما يهو دوستم ومد ازش! تازه خب انواع شيريني جات هم که جاي خود دارددددددددددددد