سلاااااااام خوبي؟چه خبرا؟خوش ميگذره؟آب و هوا اونجا چه جورياست؟اين جا برفه...
4شنبه بعد کلي بريم نريم،بلاخره تصميم بر اين شد که بعد نماز صبح 5شنبه بريم شمال...جات خالي رفتيم و بازم جات بيش تر خالي همه چي خوب بود...جمعه ساعت ساعت 2حرکت کرديم،اما مرديم تو راه،هراز بسته بود،همه از جاده دماوند داشتن برميگشتن،از شيرگاه تاگدوکم برف ميومد،از بس شلوغ بود کلا همه ماشينا وايساده بودن...يه سري آدم بي فرهنگ لايني که واسه روبه رو بودم بستن،ديگه نه از اونور ماشين مي تونست رد بشه نه اين ور و چون هيچ پليسيم نبود ما اونجا گرفتار شديمفک کن کم تر از 50 کيلومترو تو 6ساعت اومديم...حالا بماند که واسه يافتن سرويس بهداشتي که اونم يافت نشد و ما مرديم چه ها که نکشيديم...تا برسيم خونه 12 شب شد.صبحم با هزار بدبختي خودمو تا دانشگاه کشوندم...
انگار زياد حرف زدمشبت قشنگ