سلاااااااااام خوبي؟من خوب نيستم...اين هواي چند روز بدجور زده تو حالم...اي کاش اين روزا يه جوره ديگه بود...نميدونم چرا وقتي اينو ميگم،ميرم تو فکر که اگه اون جور که من ميخواستم ميشد،حال من بدتر از اين نبود؟!!!!بدجور قاطي کردم مگه نه؟؟

اآآآآآآآي گفتي اين sms رو ،من ياد خودم افتادم تو اون لحظه که بهم اين اسو دادن،از يکي از دوستاي نتي بود،اولين خطو که خوندم يه لحظه بغضم گرفت،وقتي رسيدم آخرش ميخواستم دوستمو خفه کنم...و متقابلا هر چي فحش خوشکل موشکل بود نثارش کردم

شبت قشنگ

سلام

عجب اس ام اسي

راس ميگوفتي واسه منم ميفرستادي

سلام زهره اي!

خب ... کلي خنديدم! هه ... ولي جدي اين شوخي اصلا خوب نيست. ميدوني .. ممکنه حرمتي بشکنه و بعدا نشه جمع و جورش کرد . يعني هرکسي جنبه اين شوخي ها رو نداره براي همين خطريه و ممکنه طرف يه چيزي بگه که بعدا نتونه جمعش کنه!

البته اين مورد زياد چيزي نبود و اخه من نمونه هاي بدي از اين اس ام اس بيا پايين ادامشو بخون رو ديدم که خيلي بد بود .

خلاصه اينکه جا داره از من معذرت خواهي کني! فحش ها هم نوش جونت!

ببين زهره اين عکس مهدي خاله کيه؟

ببين زهره ، من اينجا اعلام ميکنم که هيچگونه نمايندگي در هيچ کجاي دنيا ندارم و مخصوصا در اصفها ن وبه شدت تکذيب ميکنم . بنده هيچ شعبه يا نمايندگي ديگري ندارم و اين بچه معتاد که الهي قربونش برم و خدا نگهش داره ، هيچ گونه نسبتي به بنده نداره و من به شدت تکذيب ميکنم . خلاصه اين بچه معتاد رو بايد بفرستي کانون بازپروري

بابا يه رود خونه داشتن که اينقدر نديد پديد بازي نداره! تهران حدود 8 تا رودخونه دائمي داره و ما اصلا توجهي نميکنيم!

به نظر من که بايد زاينده رود رو سرپوشيده کنن و بفرستن به افغانستان

سلام زهره جون عزيز...اي بابا هيچ خوشم نمياد ازاينجورشوخيا...راستش ظرفيتم خيلي اومده پايين کم جنبه شدم.. ولي خب اينجوري اصلا کارخوبي نيست ولي اگه جواب کارش باشه موافقم..يعني عوض گله نداره..ولي خب خداروشکرنه خودم ازاين کارا ميکنم نه کسي باهام کرده..يعني چون اهلش نيستم نميکنن..به هرحال ما ميدونيم شما بسيارشيطونيد. نه مي ارزيد؟؟بعدش اين همه فحش بشنوي دخترررررررر

واييييييي اصفهان...زاينده رود..ياد خاطرات سفرم افتادم زهره که هنوزم توي خاطره منو خونوادم مونده وپاک نخواهد شدهيچ وقت.. خب خداروشکرباززاينده رود حالش بهتر شده...درياچه ما هنوزحالش بده...شايد بااين بارندگي ها خوب بشه..شايد....

ازکامنتاتم ممنون..البته متوجه شدم بهاردوست خواهريته...فرقي نميکنه درهرحال مثل بچه خواهرت عزيزميشه بچه دوستت..ممنون ازاينکه ازنوشته هام تعريف کردي تو لطف داري نسبت به من..آره مهدي روهم نبايد زياد تعريفش کرد...

قربونت عزيزم..شبت خوش..

مرسي از پاسخهاي فوريت....

اينم براي خاتمه کامنت دادن.

ممنونم از احوال پرسيت.آره گچ دست بابک و ميله توي دستش رو در آورديم.ولي اينقدر درد کشيد براي در آوردن ميله که واقعا حالش خراب شد.اما با همه اينها از امروز دوباره رانندگي مي کنه...کلا اين بشر پوستش ضخيمه!!!

موفق و سلامت و شادکام باشي

آخي يعني زاينده رود اينقدر خشک و بي آب شده...چقدر حيف....يادمه اولين باري که ديدمش اينقدر پرآب و زيبا بود که من گفتم اينا اگر مثل ما دريا ندارن همين زاينده رود کفاف ميکنه براشون که حظ کنند از آب و زيبايي و زلاليش....

مهدي خاله رو عشق است

خيلي سرکار گذاشتن حال ميده؟خوبه حالا يکي تو رو سرکار بذاره؟

خبيث نامرد...