سلام زهره
حالت خوبه؟
وقتي کامنتت را خوندم فروي رفتم وبلاگ ياسي ديدم اون چيزي که نبايد ميشد شده . خيلي ناراحت شدم. خواهشا مرتب به وب ياسي سر بزن و اونو منصرف کن از اين کار.
مرسي که يادمي.. .و پوزش بابت نذاشتن نظر .باور کن هر زمان بيام نت به وبلاگ قشنگت سر ميزنم اما نيدونم چرا انقدر براي نظر دادن با مشکل مواجه ميشم مثلا يه بار اينترنتم قطع شد،يه بار ديگه هر کاري کردم نظرات باز نشد ،يه بار ديگه فارسي نوشتن امکان
نداشت و...
ميبيني چقدر آسمون ريسمون بافتم
بازم ممنونم مهربونم ..
تولد شميم را تبريک ميگم. اميدوارم مارا هم از دعاهايت فراموش نکني.
اون عکس پست قبلي که محو کردي تويي؟ اين شکلي نبودي که . :دي
بابا مادربزرگ وبلاگ نويسا . 8 ساله داري مي نويسي؟ من آبان ماه امسال ميشه 7 سال . ايشالله من تا 70 سال و تو تا 80 سال بنويسيم.:دي
درمورد سوالاتي که کردي در مورد پستهاي گذشته ات راستش يادم نمياد . ولي تلخترين پست همونه که براي درگذشت خواهرم نوشني. ولي اين محبتت را مي رسوند . مرسي.
نه حلقه ام هنوز پيدا نشد . کاش يه جوري يه کسي بهم مي گفت کجاست.