• وبلاگ : گل سرخ
  • يادداشت : سال نو...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 50 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام زهره ي عزيزم .فراموشت نميکنم هرگز .يه کم گرفتاري هام زياد شده .کارا خيلي زياد شدند .راستي از تابلو هاي معرقت چه خبر ؟
    من که ديگه نميرسم حتا يه تيکه چوب ببرم .
    الان ديگه صبا جونيت يه دکوراتور شده و هي با عمله بنا سر و کله ميزنه
    يه کارگر داريم به تولت فرنگي ميگه توالت فرهنگي هر بار اون ميگه من ميميرم از خنده .ميگه :خانوم مهنس من اين توالت فرهنگينو کجا بَزارم .به همکارم گفتم به خدا اگر درستشو بهش بگي ميکشمت .دوست دارم همينجوري بگه .خلاصه خروس خون ميريم مطرب خون برميگرديم خسته و کوفته .ولي خوشحالم که تو هميشه هستي گلم .دوستت دارم
    پاسخ

    سلام خانومييييييييي صبايي‏ِ مهندس جون ِ‏خودم//خدا قوت خانوم...//تابلوها كه هيچي! يكيش نصفه نيمه موند و ديگه تموم نشد!// :))))))))))) توالت فرنگي؟..چه باحاااااال..اونوقت اين پيش خودش فكر نمي كنه چرا توالت ها اين شكلي شدن؟ :دي//هميشه ي هميشه موفق و پر كار و سلامت باشي صبا جوني//فداست شم..منم مي دوستمت خيلللللللللللللللي :-*