سلام
با يک تابلوي جديد بروزم ، خوشحال ميشم تشريف بيارين
شما پا به پاي من بيا و آپ نکن
وااللاااااا
سلام زهره
حالت خوبه؟
شرمنده اينقدر دير اومدم. دركم مي كني چه اوضاعي داشتم؟ خيلي روزهاي سختي گذراندم.
فقط خواستم تشكر كنم از پستي كه براي خواهرم گذاشتي. كاش اين پست خبر سلامتي خواهرم بود. ولي اينم يك جور شفا بود. زندگي پراز درد و رنجه براي همه . راحت اونيه كه سبكبال از اين دنيا پربكشه.
ا زهمه دوستان كه به من تسليت گفتند ممنونم. ايشالله براي شادي شما تبريك بگم.
شرمنده وبلاگ من مدتيه تو و ديگر دوستان را غمگين م يكنه. خودمم راضي نيستم. ولي چه كنم. غم تو سينه ام تا انبار شده .
سلامممممممممممم
واي خدا من چرااينقدر دير رسيدم!
البته مهمترين دليلش بعد از تنبلي بلاگفايي نبودنته.و البته خب من هم فرصتم اين چند روز کم بوده.
خب حالا بي خيال کو شيريني پس؟!! اي اصفهاني خسيس...
واي من چقدر از اين حرکت شاعرانه بابات خوشم اومد.خيلي کارش قشنگ بود.
خلاصه اين که مبارک و اينا....الهي که صد ساله شي...اي بابا نه اشتباه شد الهي که ارشدت رو بگيري و دکترا بگيري وبازم شيرني ندي.!! :دي
چرا نرفتي امام رضا...فرصت طلايي دست داد.نبايد ردش مي کردي.حيف شد.بازم اصفهاني بازي درآوردي.البته اون بستني دادنت يکم قضيه رو مشکوک ميکنه که آيا اصالتا اصفهاني هستي يا نه؟! :دي
راستي خلاصه از اون پسره معتاد گوشيش رو خريدي؟!!!نخريها.طرف کلاهبردار و معتاد از آب دراومده.مي خواد پولشو خرج موادش کنه.حواست جمع باشه ديگه...........
راستي بازي دعوت شديها.هر وقت عشقت کشيد شرکت کن که من منتظرم بخونمت.
خيلي مي دوستمت.شب خوش گلم
سلام عليکم . خيلي خسته تر از اونم که بتونم کامنت درست و حسابي بنويسم فقط اومدم تشکر کنم ازت بخاطر زحمات پنجشنبه و بعدم بگم تمومي دانشگاه يه چيزه شروع يه دوران جديد يه چيز ديگه . به دوران جديدت زيباتر نگاه کن و دانشگاه رو به عنوان يه خاطره قشنگ و به ياد موندني تو ذهنت نگه دار .
چي گفتم خودمم نفهميدم .
خوابم بخدا
فعلا باي باي
بنظرت من درس ميخونم!؟ البته ميخونم اما بين شعر و متن و ساير مشغله ها :دي
خوبي؟!
اس اون روزم رسيد؟! جواب ندادي هوچي آخه!
آخي فارغ التحصيل شدي؟! بابا کارشناس مديريت بعضي چيزا (چشمک) ...
مبارکس انشاالله!
انقده دلم تنگوليده برات! بيکار شدي که ديگه پاااااااااااااااااااشو بيا!!