سلامممممممممممم
واي خدا من چرااينقدر دير رسيدم!
البته مهمترين دليلش بعد از تنبلي بلاگفايي نبودنته.و البته خب من هم فرصتم اين چند روز کم بوده.
خب حالا بي خيال کو شيريني پس؟!! اي اصفهاني خسيس...
واي من چقدر از اين حرکت شاعرانه بابات خوشم اومد.خيلي کارش قشنگ بود.
خلاصه اين که مبارک و اينا....الهي که صد ساله شي...اي بابا نه اشتباه شد الهي که ارشدت رو بگيري و دکترا بگيري وبازم شيرني ندي.!! :دي
چرا نرفتي امام رضا...فرصت طلايي دست داد.نبايد ردش مي کردي.حيف شد.بازم اصفهاني بازي درآوردي.البته اون بستني دادنت يکم قضيه رو مشکوک ميکنه که آيا اصالتا اصفهاني هستي يا نه؟! :دي
راستي خلاصه از اون پسره معتاد گوشيش رو خريدي؟!!!نخريها.طرف کلاهبردار و معتاد از آب دراومده.مي خواد پولشو خرج موادش کنه.حواست جمع باشه ديگه...........
راستي بازي دعوت شديها.هر وقت عشقت کشيد شرکت کن که من منتظرم بخونمت.
خيلي مي دوستمت.شب خوش گلم