• وبلاگ : گل سرخ
  • يادداشت : اندر احوالات سفر جناب داداشي به ديار ما...
  • نظرات : 4 خصوصي ، 54 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ياسي 


    سلام زهره جان

    چقدر خوب که تو اين همه از گشت و گذار روز جمعه در جوار داداشي و خانواده اش لذت بردي.

    معلومه خيلي مهمون نوازي .....لازم شد يه سر بيام اصفهان!

    چقدر اين شميم خانم نازه.الهي چقدر با نمکه.واقعا گوله نمکه

    ماجراهات خيلي جالب بود.ولي از همه غم انگيزتر بي نهار موندنتون بود

    اميدوارم هميشه اينقدر خوش و شاد باشي تا برامون از اين پستهاي طويل و خوندني بذاري.

    راستي تو دانشجويي؟کجا؟!

    پاسخ

    لام ياسي جووووووووووووونم// من كه لذت بردم و خوش گذشت همه ش ميگم كاش يه اونا هم خوش گذشته باشه بعدش ميگم خب لابد گذشته ديگه به من چه؟! :دي // مهمون نوازي رو كه از اونا بايد بپرسي(نمونه ش هم اينكه آخرش من پول شام رو حساب نكردم :دي) ولي حتمآ تشريف بياريد بد نميگذره بهتون و ما هم در خدمتيم :)//// بابا فكر كردم مي خواي بگي غم انگيز ترينش پرس شدن پاي من بوده هااااااا(چشمك) /// مرسي ياسي جون // آره داشنجوي ترم آخر همينجا ديار خودمون رشته مديريت :)///بوووووووس