باز دوباره اومدم با يك بقل (بغل) ترانه
چقدر به هم ريخته هست وسايلاي خانه
جداً چه حالي ميده هفت هشت ماهي نبيدن
دوباره برگشتن و دكور نويي چيدن
برو خدا رو شكر كن زندگي يك عادته
اين جور تحولا توش قشنگ و خوش حالته
با عرض شرمندگي يك ماهي توي ديدار
با اين راديكال باشي شديم دوباره همكار
صداي وز وز مي ياد تو گوش اون دوباره
غيبت اين باقري چه شور و حالي داره