سلام ... ببخشيد اگه دير جواب مي دم ... دو روزي نبودم رفته بودم مسافرت... اينم شعر آقاي راديكالباشي ... البته تو وبلاگم جوابشو دادم
---------------------------------------------
خدايا داد من بستان از شعر و غزل گرچه/نميدانند چيست شعر؛ دوتا کودک، دو بازيچه/ ( به به ... به به !)يکي را وهم درکار؛ که هستم من گرافيکار*/دگر کودک * معلق ماند ميان جذر ؛ راديکال ؛ گرافيکار/*گرافيکار : آن که طراح باشد و چهره خودش و آن يکي دوست بيچارهمان را گرافيک مالي کرده باشد!* دگر کودک : در اين وبلاگ همان زهره خانم باشند!!!کفتون بريده ميدونم .... بريد بابا با اون شعرهاتون!شعر ميخواي به شعر من ميگن شعرواسه شماها که مِر هم نبود!!يو ها ها ها و ايضا غش غش غش------------------------------------------------------