سلام ...
به به چه خبره اينجا! اوهوم مباركه !چه خوبا بعد اين مدت اومدم اينجا بااين خبر خوبت دلم باز شد!
چه اين عكسه خوشجله!!
به به كل كل هاي زيبا! زهره يعني به جان خودم رمانت كه چاپ شد نوبت مجموعه شعره!گفته باشم!
يهني من فردا مي بينمت؟
بوووووووووووس
سلام ... ببخشيد اگه دير جواب مي دم ... دو روزي نبودم رفته بودم مسافرت... اينم شعر آقاي راديكالباشي ... البته تو وبلاگم جوابشو دادم
---------------------------------------------
خدايا داد من بستان از شعر و غزل گرچه/نميدانند چيست شعر؛ دوتا کودک، دو بازيچه/ ( به به ... به به !)يکي را وهم درکار؛ که هستم من گرافيکار*/دگر کودک * معلق ماند ميان جذر ؛ راديکال ؛ گرافيکار/*گرافيکار : آن که طراح باشد و چهره خودش و آن يکي دوست بيچارهمان را گرافيک مالي کرده باشد!* دگر کودک : در اين وبلاگ همان زهره خانم باشند!!!کفتون بريده ميدونم .... بريد بابا با اون شعرهاتون!شعر ميخواي به شعر من ميگن شعرواسه شماها که مِر هم نبود!!يو ها ها ها و ايضا غش غش غش------------------------------------------------------
مهندس خاكي منظورم بود
سلام زهره
حالت خوبه؟
مرسي از اينكه اين مدت چراغ وبلاگم را با كامنتهات روشن نگاه داشتي و با دعاهات موجبات آزادي دوستتو فراهم كردي. براي اولين كامنتم اجازه بده جواب كامنتهاي خودت را تو آخرين پست قبل رفتنم به حبس بدم بعد درباره محبت هاي ديگرت و پست اخيرت كامنت ميدم.
خب به شهر ما خوش اومدي؟ خوش گذشت؟ آره نون داغ كباب داغ توسط من معروف شد. خوبه كه دوستان با ديدن آن ياد من بيفتند.
فعلا كه سازمانمون ما را ريست كرده بايد برم شعبه كار كنم. اونم از صفر. يعني بايد برم قبض و قسط بگيرم. گرچه يك جورايي دارم تنبيه ميشم ولي من خيري تو اين قضيه مي بينم.
سلام آبجي....
حس عجيبي داري .... به منم حس عجيبي ميدي ...كاش مستجاب الدعوه بودم ..... اونوقت بار اين همه اندوه رو از دوشت بر ميداشتم .... دلم براي غصه خوردن تنگ شده زهره ..... مسخره ست نه؟
مراقب زهره باش آبجي
باي
کجايش شعر بود بابا ... جفنگي کرده ام بَلقوربا اين تعريف و تمجيدت ... شدم يک آدم مغروراگر با شعر هاي من .... کامنتت مي شود پيدابه هر پست جديد تو ....کنم شعر نويي برپاکت و شلوار دومادي... براي بازي ما هستبا من و راديکال باشي ... براي يک نفر جا هستاگر داور مي شي يالله ... الان بازي شروع مي شهتقلب هاي راديکال ... توي اين بازي رو مي شه
برم ديگه خوابم مي ياد .... ساعت دوازده و نيمه
بيدار شدن صبح فردا ... چو راه رفتن روي مينه
چرا آپديت مي كني ... ولي چيزي نمي گويي
پر از احساسٍ زيبايي ... بازم كل كل مي گويي
خوشا آن روزي كه يك آدم.... بشه آزاد از دنيا
بره تا اوج خوشبختي ... فقط خوبي بشه پيدا
مبارك باشه آزاديش ... ولي درسي گرفته اون
و يا بازم مثله بچه.... مي ره بالاي پشت بوم
خوبه كه گل سرخ تو.... دوباره باز اپديت شد
و با شعر جفنگ من.... سر آغازش كمي ست شد