• وبلاگ : گل سرخ
  • يادداشت : رد پاي تو...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 22 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    سلام ...

    به به چه خبره اينجا! اوهوم مباركه !‏چه خوبا بعد اين مدت اومدم اينجا بااين خبر خوبت دلم باز شد!

    چه اين عكسه خوشجله!!

    به به كل كل هاي زيبا! زهره يعني به جان خودم رمانت كه چاپ شد نوبت مجموعه شعره!‏گفته باشم!

    يهني من فردا مي بينمت؟

    بوووووووووووس

    پاسخ

    مي بينمت و بووووووووووووووووووووووووووووووووووس
    سلام
    با دو پست جديد،يکي در وبلاگ طوفان واژه ها و ديگري در وبلاگ صحيفه ي دل آپ هستم.
    در پناه حضرت عشق

    سلام ... ببخشيد اگه دير جواب مي دم ... دو روزي نبودم رفته بودم مسافرت... اينم شعر آقاي راديكالباشي ... البته تو وبلاگم جوابشو دادم

    ---------------------------------------------

    خدايا داد من بستان از شعر و غزل گرچه/
    نمي‌دانند چيست شعر؛ دوتا کودک، دو بازيچه/ ( به به ... به به !)
    يکي را وهم درکار؛ که هستم من گرافيکار*/
    دگر کودک * معلق ماند ميان جذر ؛ راديکال ؛ گرافيکار/

    *گرافيکار : آن که طراح باشد و چهره خودش و آن يکي دوست بيچاره‌مان را گرافيک مالي کرده باشد!
    * دگر کودک : در اين وبلاگ همان زهره خانم باشند!!!

    کف‌تون بريده مي‌دونم .... بريد بابا با اون شعرهاتون!
    شعر مي‌خواي به شعر من ميگن شعر
    واسه شماها که مِر هم نبود!!

    يو ها ها ها و ايضا غش غش غش
    ------------------------------------------------------

    پاسخ

    اينم تقديم به جناب راديکال باشي:...نمي دانم چه شد گفتي چنين شعري به اين مفتي / ز هر روو سعي کردم من، نجستم مصرعي ، جفتي / تو خواستي کم نياري ، من که مي دونم / ولي باختي برو ، هرگز تو را شاعر نمي دونم / نصيحت بشنو از من "اي راديکال دماغ قرمز" / نباشد کار هر "رادي" نه "کوبيدن" ، نه کل بازي! /
    سلام
    با " سريالات سيراب شيردون!" بروزم[گل]
    + مهندس خاكي 

    مهندس خاكي منظورم بود

    + مهندس خاي 

    سلام زهره

    حالت خوبه؟

    مرسي از اينكه اين مدت چراغ وبلاگم را با كامنتهات روشن نگاه داشتي و با دعاهات موجبات آزادي دوستتو فراهم كردي. براي اولين كامنتم اجازه بده جواب كامنتهاي خودت را تو آخرين پست قبل رفتنم به حبس بدم بعد درباره محبت هاي ديگرت و پست اخيرت كامنت ميدم.

    خب به شهر ما خوش اومدي؟ خوش گذشت؟ آره نون داغ كباب داغ توسط من معروف شد. خوبه كه دوستان با ديدن آن ياد من بيفتند.

    فعلا كه سازمانمون ما را ريست كرده بايد برم شعبه كار كنم. اونم از صفر. يعني بايد برم قبض و قسط بگيرم. گرچه يك جورايي دارم تنبيه ميشم ولي من خيري تو اين قضيه مي بينم.

    سلام مهربان
    با يه کار جديد منتظرتونم خوشحال ميشم نظرتون رو بدونم
    موفق باشيد
    + من 
    ميخواستم يه چيزي بگم ولي انگار يه تصميمايي گرفته بودم که يه چيزايي نگم ولي نميشود انگار که نگم ولي اگه بگم باز ... اصلا ولش کن نميگم...
    شايد وقتي ديگر .....
    پاسخ

    هوووووم؟!!...............................اووووووووووووووووووووهوووووووووووووووووم!!!
    خدايا سلام!
    خدايا دستت درد نکنه! تو که مهربون بودي و هستي....
    پس چرا ايم دو نفر( مدير اين وبلاگ و آقاي بهرامي) حالشون بد شده؟!
    خدايا دستت درد نکنه! 500 تومن نذر مي‌کنم (...) هاي منظور زودتر شفا پيدا کنن
    پاسخ

    بابا ما شاعر شديم فقط - معتاد که نشديم!!!!!!!
    سلام ... عالي بود ... بابا شاعر ... از اونجا که اصولا من پا تو هر کفشي مي کنم نا خوداگاه پام رفت تو کفش شاعرا... کفش بعدي کاريکاتوريستاست... منتظر باش ... قيافه راديکالباشي را بعدش ببين
    پاسخ

    منم اصولآ استعدادم در هر زمينه اي يهويي گل مي کنه!...کفش کاريکاتوريست ها رو هم هستيم .. چه جووووووووووووووور :دي
    + مجتبي 

    سلام آبجي....

    حس عجيبي داري .... به منم حس عجيبي ميدي ...كاش مستجاب الدعوه بودم ..... اونوقت بار اين همه اندوه رو از دوشت بر ميداشتم .... دلم براي غصه خوردن تنگ شده زهره ..... مسخره ست نه؟

    مراقب زهره باش آبجي

    باي

    پاسخ

    سلام داداشي...مرسي که به يادمي...آره که مسخره ست داداشي! يعني چي؟!...به کار و زندگيت برس و خدا رو هم شکر کن :)

    کجايش شعر بود بابا ... جفنگي کرده ام بَلقور
    با اين تعريف و تمجيدت ... شدم يک آدم مغرور
    اگر با شعر هاي من .... کامنتت مي شود پيدا
    به هر پست جديد تو ....کنم شعر نويي برپا
    کت و شلوار دومادي... براي بازي ما هست
    با من و راديکال باشي ... براي يک نفر جا هست
    اگر داور مي شي يالله ... الان بازي شروع مي شه
    تقلب هاي راديکال ... توي اين بازي رو مي شه

    برم ديگه خوابم مي ياد .... ساعت دوازده و نيمه

    بيدار شدن صبح فردا ... چو راه رفتن روي مينه

    پاسخ

    درست است "مــِــعر" شد گاهي کامنت ِ شعريت اما / تمام ذوق ِ باحالت شده در آن به ما پيدا / به عمرم شعر کم گفتم ولي اينبار / مي خواهم بگويم باز ..کل کل وار / شنيده بوده ام قبلآ نشاني از کت و شلوار / که زيبا بود آن لحظه ، هم آن توپ و هم آن شلوار / اگرچه داوري سخت است ، خصوصآ توي بسکتبال / ولي آسان شود وقتي طرف باشد يه راديکال / بداهه گفته ام اين شعر اونم از روي جو گيري / چُــنان دوغي که مي باشد اسير دست کفگيري!!!
    + من 
    سوووووووووووووووووووووووووووووت ميزنيييييييييييييييييم(شکلک مجاز به ميزان کافي)
    پاسخ

    خودمم سووووووووووووووووووووووووت!

    چرا آپديت مي كني ... ولي چيزي نمي گويي

    پر از احساسٍ زيبايي ... بازم كل كل مي گويي

    خوشا آن روزي كه يك آدم.... بشه آزاد از دنيا

    بره تا اوج خوشبختي ... فقط خوبي بشه پيدا

    مبارك باشه آزاديش ... ولي درسي گرفته اون

    و يا بازم مثله بچه.... مي ره بالاي پشت بوم

    خوبه كه گل سرخ تو.... دوباره باز اپديت شد

    و با شعر جفنگ من.... سر آغازش كمي ست شد

    پاسخ

    :)))))))))))))) راستش فقط اين کامنت شما باعث شد که کامنت ها رو عمومي کنم!...ممنون از ذوقي که بخرج دادين...خيلي خوب بود و کيف کردم...
    + خاك انداز 
    فقط بايد كمي صبر كرد...
    پاسخ

    همين کار رو کردم :)
       1   2      >