• وبلاگ : گل سرخ
  • يادداشت : من..نردبون...خدا
  • نظرات : 3 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    يه مطلب جديد گذاشتم
    خوشحال مي شم بخونيش
    [گل]
    سلام
    يه مطلب جديد گذاشتم
    خوشحال مي شم بخونيش
    [گل]
    + بهار 

    سلام عليكم و رحمه الله و بركاته !!!!!! بله بله بله شما نامردا راحت باشيد . نت من درست نشده ها خونه مريم اينام !!!!!!!
    ولي در كل تو و زينت كلا نامردين !!!!!

    اميدورام قبل از اينكه من عروسي كنم شما دو تا با سرعت برق و باد ازدواج كنيد دل من خنك شه كه ديگه با مجرديتون دل منو نسوزونيد !!!! بيخود هم خودتو تحويل نگير !!!! زيارت بي من عمرا كه قبول باشه !! حالا ببين !!!

    خوب چه خبرا ؟؟؟؟

    خوبي ؟ خوشي ؟ سلامتي ؟
    به من چه اصلا ؟
    من با نامرداي خوش گذرون كار ندارم !!!!

    زينت خانم شما هم بجاي اينكه هي بشيني بگي بايد قم بيايد قم هان يه زحمت بكش يه لطفي بكن يه سوزن به خودت بزن يه جوالدوز به مردم و خودت پاشو بيا اصفهان !!!!

    آخه قم خدائيش به جز حضزت معصومه كه كل صفاي قم به اون و جمكرانه كه جاي تفريحي نداره ولي اصفهان قربونش برن خود اصفهانيا پر از جاي ديدنيه كه من خيلياشو عمرا نرفتم اقلا تو بيا شايد به بهانه تو مام رفتيم !!!!!!!!
    زينتم كه وبلاگ نداره ديگه من همين جا مي نويسم به علت ضيق وقت و نق و قرهاي مريم و مامان !!!!!!
    بهرحال تو يه سر بيا اينجا بيشتر خوش مي گذره . حالا از ما گفتن بود . بابك هم خيلي گفته بهش بگو بياد خودشم كه بت گفت پس بيا و اينقدر ناز نكن . پشيمون ميشيا !!!

    خوب زهره جان شما فرمايشي نداري ؟
    به تازگي منتظر برنامه پياده روي تا...هم باش به هيچ وجه هم حق نداري بگي نمي تونم يا كار دارم يا حالشو ندارم يا از اين جور بهانه ها .......

    من امادگي دادم بت ديگه خودداني .......

    من رفتم ديگه .

    پاسخ

    و عليکم!....منم خونه خودمونم!...يعني خونه خودشونم..کلآ منزل خودمونه!!!...فعلآ که ما خيلللللللللللللللللللللي خوشيم!!! دلتم بسوزه!.....زينت هم فعلآ که افتخار نمي ده! تازه چرا مي گي وبلاگ نداره؟...داره که!؟!...باشه...اگه خواب نبودم ميام (چشمک)
    سلام
    با " دايي در تراکتور سازي! " بروزم
    پاسخ

    از سيگار اومدي بيرون انگار خداروشکر!

    سلام

    اين متن رو اگر اشتباه نكنم در مسيج موبايل هم ديدم

    پاسخ

    سلام...آره...
    سلام
    با يك مثنوي از مهرداد نصرتي به روزم.ممنون كه مرا مي خوانيد.
    پاسخ

    سلام...از کجا مي دوني که مي خوانم؟!!!..چون نخوندم تاحالا!!!...ولي الآن ميام.
    + خاك انداز 

    من اگه مي خواستم يه اسم براي اين پستت بذارم مي گفتم: بيم و اميد، خوف و رجا...

    من خيلي آدم ضعيفيم. هر وقت يه همچين شرايطي مي آد سراغم، اولين كاري كه مي كنم ناشكري و گله و شكايته!

    تو اين جوري نباش؛ اونوقت هر چي كه پيش بياد، شرمنده نيستي. سربلندي...

    پاسخ

    ...آره...اين اسم هم خوبه...منم کم کم داره خارج از حد ظرفيتم مي شه..و نمي دونم چيکار بايد بکنم....
    به به
    به به
    چه متن قشنگي

    حيف که براي اولين باره که مي‌خونمش وگرنه ذوق مرگ مي‌شدم!
    پاسخ

    خب خدا رو شکر :دي

    سلام زهره جان

    خدا حتما هواي تمام بنده هاش رو داره خدايا شكر به خاطر اينكه حضور داري

    سلاااام!

    نيس از هم خبر نداريم و نمي مكالمه ايم:دي

    ميدوني الآن كه تو يه لحظه رفتي و باز متنتو خوندم دارم از بغض خفه ميشم!

    الان بنظرت خدا دست منو گرفته كه برم بالا يا مواظبه كه بيشتر سقوط نكنم؟

    هميشه ميگفتم اگه بدونم كه كجاست ... بدونم كه ... ول يحالا كه آشفته ترم!

    <*پاسخ مدير*>ُسلامممممممممممممم..به!...مشتاق ديدار..خوبي؟ :دي....درست ميشه گلم...اينقده حرص نخور!<*تاريخ پاسخ*>4/16/2010 2:24:59 AM
    سلام
    خوش گذشت
    والا من متن کامل اين متني که نوشتين دارم
    مي‌خواين؟
    اينم يه دونه کامنت سهم ما

    پاسخ

    و عليکم...اوهوم!
    + افشاري 

    بازم سلام

    بازم اومدم

    عادت كردم بگه خصوصي شد

    مطمئنا خدا يار و ياور همه ست و ههوامونو داره هر چي نباشه ما از روح خود اوييم

    پاسخ

    ...خوش اومدي.../حتمآ همينطوره...

    زهره ي عزيز

    نشونه اي كه مي خواي درست در لحظه اي كه انتظارشو نداري مثل ستاره صبحگاهي بهت چشمك ميزنه

    فقط حواست و جمع كن گاهي نشونه ها عادي تر از اوني هستن كه فكرشو بكني و به چشم بيان حتي گاهي بارها خودشونو بهت نشون دادن اما فقط قراره يك بار به عنوان نشونه بهت سلام كنن

    دستت و بگيرنو با خودشون به شهر آرزوهات ببرن.

    ***********

    براي خود من پيش اومده

    ****************

    پاسخ

    ممنون رويا جان...من که فعلآ 2تا چشم داشتم ، 4تا ديگه هم قرض گرفتم که يهو اون لحظه رو از دست ندم!
    + من 
    گاهي وقتا از نردبون بالا ميري تا دستاي خدا را بگيري
    غافل از اينكه خدا پايين نردبون روگرفته كه تو نيفتي . . .
    فک کنم اين بود
    اگهي اوقات ما چقدر ساده ايم از نردبان خيال بالا ميريم تا دستان خدا را بگيريم ولي سخت در اشتباهيم چون
    خدا پايين نردبان ايستاده و نردبان را محکم گرفته تا از ان بالا به پايين نيفتيم. . .
    شايدم اين !
    آدما نردبون ميزارن زير پاشون تا برن اون بالا برسن به خدا غافل از اينكه خدا پايين نردبون رو گرفته تا آسيبي به آدما نرسه . . .
    اينم يه جور ديگش !
    تو اگه منو نداشتي چيکار ميکردي !؟ اصلا تا حالا به اين موضوع فک کردي !!
    جديا



    پاسخ

    جديااااا !!
    مطالب خيلي خوب و عالي است و وبلاگ خوبي داريد شاد و موفق باشيد
    پاسخ

    ممنون