مرنجان دلم راكه اين مرغ زخمي
زبامي كه برخاست، مشكل نشيند...
يك عاشقانه ي آرامو توي بدترين شرايطي كه مي شد يه كتاب عاشقانه رو خوند، خوندم...
از اون مواقعي كه آدم دلش مي خواد سر به تن عشق و عاشقي نباشه و حالش از اين چيزا به هم مي خوره.
با اين تعريفت بايد يه بار ديگه برم سراغش
سلام زهره جان!
چه پست زيبايي حقيقتا تمام مشكلات و معضلات ما انسانها از نبود ايمانه و باور نداشتن خداوند درسته كه دوره ي كفر ديگه تقريبا به پايان رسيده و درسته كه ما در روز بارها و بارها شهادت بر يگانگي خداوند ميدهيم و ميگوييم كه او يكي است و خدايي جز او نيست اما اگر خوب نگاه كنيم ميبينم كه در اكثر مواقع درست مثل كساني رفتار ميكنيم كه همه كس را خداي خود ميدانند جز خداوند را! و خدا بارها هشدار داده كه هر بدي به ما ميرسد از ناحيه ي خود ماست اي كاش فقط ايمانمون قوي باشه همين(البته مقصود از اين جمله ها خودم بودم عزيزم
نه من نديدمت!بهار هي فك كرد گفت عكس زهره رو دارم بعد گفت نه ندارم دوباره يهو گفت چرا تو گوشي هست بعد دوباره گفت نه نيست! منو ميگي اين شكلي اخرشم نبود ديگه!
جريمه هم قضيه خاصي نداره! ميدوني كه بهار چه پشت فرمون باشه چه نباشه جريمه سازه!!!خانم كمربند نبسته بوده!
راجع به بنزينم خبر ندارم فقط ساعت 12به من ميگه نزديك اصفهانيم بعد گويا يك ربع به 4رسيدن!حالا تو فك كن اين وسط يا بنزين نبوده يا متراژ دور و نزديك بهار مشكل داره يا دليل سوم!!!
ميگما زهره يحتمل بهار به من هيچي نميگه من انقده اطلاعات مو به مو دارم به تو ميدم؟هووم؟ به من چه خب نگفت كه نگو!!!
خب جات بسياااااااااار خالي بود!خيلي كم همو ديديم!شايد يه ساعت!
تازه ميگم زهره برا من پيغام نداشت؟كلي داره توضيح ميده كه من اصلا قبل اومدن نشد زهره رو ببينم واينا!ميگم يحتمل سلام نرسوند؟ميگه اونو كه چرا!!! هرچي هم بت اس زد كه ببينه كارم داري يانه !!نرسيد الآنم دارن جريمه ميشن!
تاااااااااازه من ازهمين الآن تمام اتهامات وارده راجع به سوتي هامو تكذيب ميكنم(سوت ميزنيييييييييييم!)
تازه شم من هنوز عكس تورو نديدم تو عكس منو نبينيا!بهله!
شاهكارهاتم ديدم!ممنون جيگر! عااااااالي عكس گرفته بودي!
ولي زهره امروز همه جا تعطيل بود!حالگيري بدجور!رديف كن باهم بيايد مفصل دور بزنيم!
سلام
عزاداريا قبول خانومي ...
عاشقانه عاشقه پستت شدم ... خيلي خيلي توپ بودش ... ميسي زهره جونم ..
خدايا شرح غم خواندن چه سخت است/زداغ لاله پژمردن چه سخت است
/نميداني كه بادست بريده/ زپشت اسب افتادن چه سخت است/ اگرتيري درون چشم باشد/نميداني زمين خوردن چه سخت است/
نميداني كه باچشمان خونين/ جمال فاطمه ديدن چه سخت است/
كنار علقمه بامشك خالي/ ببين شرمنده گرديدن چه سخت است.
دريوري نوشتيد-دريوري نوشتم.
براي تمام استدلال هاي منفي که ما انجام مي دهيم، خداوند پاسخ مثبتي دارد!
كاشكي همه اين جمله رو درك كنيم و آستانه تحمله مون رو بالا ببريم . . .
در ضمن خوش به حالت چه داداشيه خوبي داري . . .