چقدر زشته وقتي يكي پياما را غيرفعال مي كنه بقيه ميان تو پست پايينيش مي نويسن، نه؟
نه! چه معني مي ده آدم اين همه درد دل بنويسه و اونوقت نذاره ديگرون بيان حرف بزنن؟ يعني ما ارزش يه دلداري دادن ساده رم نداريم واقعا؟؟
ببين زهره خانومي، بعضيا تو زندگي آدم، دقيقا اون وقتي پا مي ذارن، كه آسفالت زندگي خيسه!! براي همين، وقتي آسفالت خشك بشه، ردپاي اينا هم جاودانه مي شه. خيلي بي رحمانه است اگه كسي بگه اين ردپا رو فراموش كن يا پاكش كن. من نمي خوام اينو بگم. ولي مي خوام بگم مواظب باش تعداد عذرخواهيايي كه مجبور مي شي بعدا به خودت پس بدي، زياد نشن. گاهي وقتا، اگه ردپاها ارزششو نداشته باشن، بايد از روشون پريد. رد شد و به عقب نگاه هم نكرد. اما بعضي وقتا، بايد موند و صبر كرد.
خدا كنه راهشو پيدا كني.
ولي اين پست يه خوبي داشت ها!! بالاخره يكي از دوستاي وبلاگي يه اسمي از ما تو پستشون آوردن!!
يه بار ديگه بخوني مي بيني خاك انداز هم تو پستت هست.