سلام زهره جون
![]()
اولا كه بنده هم تركيدن لوگو رو تاييد ميكنم
![]()
دوما بابا هنرمند عجب هفت سيني چيدي !!!خيلي بي يو تي فوله.
اصلا تو با اين سليقت چرا ميخواي بري کارمند بانک بشي ؟ من جاي
تو بودم يه دونه از اين مغازه هايي که سفره عقد و اين چيزا ميچينن
اسمش يادم رفته مزون که نبود نه !!! خلاصه از اونا ميزدم کلي درآمد
داره . ما همين چند ماه پيش واسه سفره شب چله خانم داداشم 150 هزارتومن داديم يه سفره چيدن واسمون تازه به جز پول ميوه هاش ! هيچ كارم نكرده بودن فقط اعتماد به نفسشون بالايه .
تازه پروانه جون هم ميتونه بهت كمك كنه چون معلومه كه ايشون هم مثل دخترشون خيلي با سليقه هستند
سندم همين عكس هفت سينه تونه ديگه .![]()
راستي اين حافظ عزيز هم كه هيچ وقت دلش نمياد كسي رو نااميد كنه
به نظرم كه شعرش يه خورده اميدواركننده يه
البته شايدم يه منظور ديگه اي داره ! بگذريم فقط خودت ميتوني متوجه بشي![]()
خوب ...اينم از اين.....
فعلا انگار كاري ندارم ديگه !
خوشت باشه ...
تا بعد...